شعار سال تحصیلی طلاب
مدیر حوزههای علمیه کشور در آستانه آغاز سال تحصیلی
حوزههای علمیه شعار تحصیلی امسال را اعلام کردند
تعالی معنوی
تکامل اخلاقی
ارتقای علمی
« مقام معظم رهبری »
تحول در حوزه های علمیه و زنده کردن ظرفیت های درونی
و ارتقاء سطح اخلاق فکر ومعرفت دینی
از وظایف شورای عالی حوزه های علمیه می باشد
مبنای اصلی در حوزه ها تربیت فقیه می باشد
و در کنار آن به آموزش علوم عقلی فلسفه و کلام
اهتمام شود
به نام خالق لوح و قلم
قال رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم) :
« اطلبوا العلم من المحد الی اللحد»
به مناسبت شهادت امام صادق (علیه السلام)
مرحوم قطب الدّين راوندى روايت كرده است:
روزى از امام جعفر صادق عليه السلام سؤ ال كردند: روزگار خود را چگونه سپرى مى فرمائى ؟
حضرد در جواب فرمود: عمر خويش را بر چهار پايه و ركن اساسى سپرى مى نمايم.
مى دانم آنچه كه روزى براى من مقدّر شده است ، به من خواهد رسيد و نصيب ديگرى نمى گردد.
مى دانم داراى وظائف و مسئوليّت هائى هستم ، كه غير از خودم كسى توان انجام آن ها را ندارد.
مى دانم مرا مرگ در مى يابد و ناگهان بدون خبر قبلى مرا مى ربايد؛ پس بايد هر لحظه آماده مرگ باشم.
و مى دانم خداى متعال بر تمام امور و حالات من آگاه و شاهد است و بايد مواظب اعمال و حركات خود باشم.
مستدرك الوسائل : ج 12، ص 172، ح 15.
اشك ملائك
زین ماتمی كه چشم ملایك ز خون، ترست گویا عزای صادق آل پیمبرست
یا رب چه روی داده، كزین سوگ جانگداز خلقی پریش خاطر و، دلها پر آذرست
مُلك و مَلك به ناله و افغان و اشك و آه چون داغدار، حضرت موسی بن جعفرست
خون می رود ز فرط غم از چشم شیعیان زیرا كه قلب عالم امكان مكدرست
منصور، شاد گشت ز قتل خدیو دین اما به خُلد، غمزده زهرای اطهرست
او گرچه كشت خسرو دین را ولی به دهر نامش به ننگ تا به ابد ثبت دفترست
تن در نداد بر ستم و، این كلام نغز بر پیروان حق و عدالت مقررست:
آزاد مرد، تن به زبونی نمی دهد مرگ از حیات در نظر مرد خوشترست
تنها نه اشكبار چشم صفا زین عزا بود دلهای شیعیان همه از غم مكدرست
شهید باهنر
دکتر ناصر باهنر فرزند شهید باهنر:
در مورد زندگی فرهنگی پدرم، موردی که قابل ذکر است و خودم هم تا حدودی در جریان آن بودم، مسئله تألیف کتب دینی برای مقاطع، ابتدایی تا انتهای دورهی تربیت معلم و حتی کتب مربوط به دانشگاههاست. که آن کار عظیم، یکی از مهمترین عوامل بیدارکننده نسل جوان و آمادهسازیشان برای حضور در صحنههای پرشکوه انقلاب اسلامی بود. پدرم به همراه شهید مظلوم بهشتی و بعضی دیگر از همکارانشان وارد آموزش و پرورش شدند. به این نیت که یک کار زیربنایی انجام دهند و یک تحول اساسی در فرهنگ جامعه ایران به وجود بیاورند. رژیم سابق در ابتدا متوجه این نیت نبود و لذا به ایشان و همکارانشان اجازه داد که برای کلیه مقاطع تحصیلی کتابهایی را تألیف کنند که به قول پدرم، آن کار به مدت ۱۳ سال طول کشید.
تألیف کتب درسی
من خاطرم هست که ایشان مرتب در حال گفتگو، بحث، مطالعه و تحقیق بودند ، جلسات مختلفی داشتند، من گهگاهی همراهشان به اداره تحقیقات میرفتم و میدیدم که ایشان برای اینکه کتب موردنظر در بهترین کیفیت باشند چه مباحث طولانی با صاحبنظران فن داشتند. اگر کسی یک مرور کلی به فهرست کتب منتشره در آن زمان داشته باشد یا خودش در آن روزگار کتابها را مطالعه کرده باشد به خوبی به ارزش کار آن شهید پی خواهد برد. به جرات میتوان گفت آن کتابها نقش تعیین کنندهای در آشنایی نسل جوان با معارف اسلام ناب محمدی(ص) داشتهاند چرا که قبل از آن کتب دینی به گونهای بود که نه تنها معارف اصیل اسلام را مطرح نمیکرد بلکه در صدد تحریف آنها هم بود. این فعالیت از حدود سالهای ۱۳۴۴ ، ۱۳۴۵ تا سال ۱۳۵۷ به طور مستمر ادامه داشت و تا سال ۱۳۶۰ هم آن کتابها در مدارس و دانشگاهها تدریس میشد.
خاطرم هست در سال ۵۷ ایشان یک روز مرا صدا زدند و گفتند: ناصر، بیا یک چیز جالب نشانت بدهم. وقتی من خدمتشان رفتم یک کتاب دینی در دستشان دیدم که بخش اعظم آن را با خط قرمز علامتگذاری کرده بودند. پدرم گفت: اگر خط کشی این کتاب حذف شود، اجازه انتشار کتاب را میدهد. تفسیر آیات و احادیث بود که خط کشیده بودند. آنها تازه متوجه شده بودند که حتی در گزینش آیات و احادیث هم نکاتی مدنظر پدرم بوده است. آیات بیشتر مربوط به جهاد، قتال، مبارزه با طاغوت، امر به معروف و نهی از منکر بود، البته به فضل خداوند و پیروزی انقلاب اسلامی آن نیست شوم و تهدید جدی را از بین برد.
گزیده ای از خاطرات شهید باهنر
از آثار ایشان:
شهید رجایی
هرچند من با شهيد رجايي برخوردهاي كمي داشتم ولي خيلي تكاندهنده و سازنده بود.
رجايي آدم خيلي بيادعايي بود و اهل قيافه گرفتن نبود. زماني كه رجايي نخستوزير بود، بازديدي از دانشكده افسري نيروي زميني ارتش داشتيم. شيوه حركت رئيس جمهور(بنيصدر) طوري بود كه همه بايد كنار ميرفتند و اداي احترام ميكردند. اما نخستورزير همراه مردم و پشت سر رئيس جمهور حركت ميكرد.
مردم از اين كه جلوي رئيس جمهور بيايند، نگراني و هراس داشتند اما به محض اين كه به رجايي ميرسيدند، لبخندي به وي ميزدند و ميگفتند، آقاي رجايي يك عكس با هم بيگريم، ميگفت: بگيريم، آدمها سختشان بود كه به رئيسجمهور يك كلمه بگويند، ولي راحت بودند كه به نخستوزير بگويند يك عكس با هم بگيريم.
سردار رضايي، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام
شب بیست و سوم شب قدر است
فرمایشات آیت الله بهجت (قدس سره)
بسيارى از بزرگان شب هاى ماه رمضان را بيدار مى ماندند و نمى خوابيدند، هر چند نزد ما تقريبا واضح است كه شب بيست و سوّم ماه رمضان، شب قدر است. ولى اوّل ماه بايد قدرى دقّت شود كه اوّل ماه دقيقا تشخيص داده شود. مرحوم آقاى طباطبايى(علاّمه سيّد محمّد حسين طباطبايى ـ رحمه اللّه ) هم همين طور بود و شب هاى ماه رمضان بيدار بود و مى فرمود: يك وقت در روز اين قدر خوابيده بوديم، كار به اين جا رسيد كه وقتى بيدار شديم، با استعجال وضويى براى ظهر و عصر گرفتيم و ظهرَيْن ( نماز ظهر و عصر.) را با وضو در آخر وقتش اداءً خوانديم! در كربلا هم بوده اند كسانى كه شب هاى رمضان نمى خوابيدند، حتى از بعضى ها نقل مى كردند كه قعده(جلسه ى گفت و گو و شب نشينى.) مى گرفتند و صحبت مى كردند تا خوابشان نبرد.
فضیلت امیر المؤمنین (علیه السلام)
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنند سر انگشت و صفحه بشمارند
-قال رسول الله (ص) :«لو ان الرياض اقلاما،و البحر مدادا،و الجن حسابا،و الانس كتابا ما احصوا فضايل على بن ابى طالب» (1) پيامبر بزرگوار اسلام فرمودند:اگر تمام باغها قلم گردد،و همه درياها مركب باشد،و كليه جنها حسابگر و انسانها نويسنده باشند،تا فضايل و مناقب على بن ابيطالب عليه السلام را بشمارند،نمىتوانند)!!! محجة البيضاء ج 4 ص 206) على«صراط مستقيم»است اگر ميان دو نقطه با فاصله را در نظر بگيريد،كوتاهترين راه بين آن دو را«خط مستقيم»گويند.و اين يك قانون مسلم«رياضى»است كه در«هندسه»مورد بحث علما و دانشمندان رياضى است و ثمرات و آثار بسيارى بر آن مترتب مىباشد. در قرآن مجيد و احاديث اهل بيت عليهم السلام نيز در مورد«صراط مستقيم»كه معنى و مفهوم«خط مستقيم»را مىدهد،آيات و اخبار فراوانى آمده است،كه به«ولايت امير المؤمنين عليه السلام»تفسير گرديده،هر چند مصداق«منحصر به فرد»نبوده باشد. آرى على عليه السلام و«ولايت»او«خط مستقيم»است،و راه او كوتاهترين راهى است،كه انسان بدون انحراف و بدون ضلالت و گمراهى فاصله مبدء و معاد را مىپيمايد،و به رضاى الهى و بهشت جاويدان كه مقصد پرهيزكاران است نايل مىگردد،راهى كه دستگيره محكم دين (عروة الوثقى) و ريسمان خدا (حبل الله) در آن خلاصه مىگردد،و اين مضمون احاديثى است كه از خاطرتان مىگذرد: مرحوم«علامه امينى»از كتاب«مناقب خوارزمى»نقل مىكنند كه آورده است: «الصراط صراطان:صراط فى الدنيا،و صراط فى الاخرة،فاما صراط الدنيا فهو على بن ابى طالب،و اما صراط الاخرة فهو جسر جهنم من عرف صراط الدنيا جاز على صراط الاخرة صراط دو صراط است:يكى در دنيا و ديگرى در آخرت،صراط دنيا همان«على بن ابى طالب»است ولى صراط آخرت پلى است كه بر روى جهنم نصب گرديده،هر كس صراط دنيا را بشناسد از صراط آخرت به آسانى مىگذرد!!!( مناقب خوارزمى به نقل الغدير ج 2 ص 311 )اين حديث علاوه بر اينكه على عليه السلام و ولايت او را«صراط»معرفى مىكند، راه نجات در آخرت را نيز به آن مرتبط مىسازد،و كسى كه در دنيا معرفت ولايت على را پيدا نكند،بر جهنم سقوط مىنمايد….