معنا و حقیقت دحو الأرض
جناب استاد علاّمه ذو الفنون آیت الله شعرانی قدّس سرّه الشّریف، در بیان مفادّ آیه « وَ الأرضَ بَعدَ ذَلِکَ دَحَئهَا » (سوره نازعات، آیه 30 ) ، و اخباری که در موضوع یوم دحو الأرض روایت شده اند که زمین از زیر خانه ی کعبه گسترده شده است، فرموده است که :
کره ی زمین را از دو جانب قطب، اندکی تَطامُن است یعنی اندکی مسطّح است و فرو رفتگی دارد و آفاق استوایی و قریب بدان ها را چون مکّه مکرّمه تَقَبُّب است یعنی برآمدگی دارند. و آب همه ی زمین را فراگرفته بود و چون فرو نشست، قهراً جای برآمده ی زمین، که قُبّه ی آن است و تقبّب آن بیش از جاهای دیگر است، در نخستین بار نمودار شده است و آن مکّه مکرّمه است و چون آب کم کم فرو نشست و تقلیل یافت، قسم پدید آمده ی زمین به تدریج گسترش یافت که از آن تعبیر به دحو الأرض شده است.
… « دحو : گستردن . وَ الأرضَ بَعدَ ذَلِکَ دَحَئَهَا ؛ زمین را پس از آن بگسترد . چنان که در لغت ارض گذشتّ مراد از آن کره زمین نیست، بلکه سطح خشکی است مقابل دریا و کوه، کوه و آب از زمین نیستند و به مقتضای این آیه، خشکی زمین که (آن را) رُبع مسکون می نامند پس از خلقت اوّلین، پدید آمد.
چون سطح کره ی خاک را آب از همه جانب فرا گرفته بود، و این خشکی که برجسته و از آب بیرون آمده، مانند جزیره است که از قعر دریا برجهد و بالا آید و به تدریج پهن و گسترده و بزرگ شود.
طبیعیان امروز ( بیش تر منظور دانشمندان زمین شناسی ، زیست شناسی و جغرافیا می باشند ) ، هم می گویند : آب به همه ی زمین احاطه داشت و خشکی به عللی از قعر آب برآمد و بر سطح زمین چین ها و شکنج ها هویدا شد . »
از معرفت به معنای دحو الأرض دانسته می شود که این کلام دحو، از غُرَر معجزات قولی حضرت خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم است و نیز بنا بر دَحو، باید قُبّه « به معنی برآمده ترین جای ارض » مکّه مکرّمه بوده باشد که عرض آن 21 درجه و 25 دقیقه ی شمالی است.
برگرفته از کتاب دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی ، علاّمه حسن زاده آملی حفظه الله ، قم ، بوستان كتاب ، طبع سوم ، سال 1386 ، جلد 1 ، درس 50 ، صفحه ی 232 و 233
من چادر را دوست دارم. چادر؛ مهربانیست
تو نمازخونه دانشگاه داشتم سجاده آماده میکردم برای نماز، همین که چادر مشکی را از سر برداشتم تا چادر نماز بر سر کنم گفت: این همه خودت را بقچه پیچ میکنی که چی؟
برگشتم به سمت صدا، دختری را دیدم که در گوشه ی نمازخانه نشسته بود.
پرسیدم: با منی؟
گفت: بله با توام و همهی بیچارههای مثل تو که گیر کردهاید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمیشوی با این پارچهی دراز دور و برت؟ خسته نمیشوی از رنگ همیشه سیاهش؟
تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت می شوی، چرا مثل عزادارها سیاه میپوشی؟ و بعد فقط بلدید گیر بدهید به امثال من.
خندیدم و گفتم: چقدر دلت ﭘُر بود دوست من! هنوز اگر حرف دیگری مانده بگو.
خنده ام را که دید گفت: نه! حرف زدن با شماها فایده ندارد.
گفتم: شاید حق با تو باشد عزیزم. پرسیدم ازدواج کردی؟ گفت: بله.
گفتم: من چادر را دوست دارم. چادر؛ مهربانیست.
با سرزنش نگاهم کرد که یعنی تو هم مثل بقیه ای…
گفتم؛ چادر سر میکنم، به هزار و یک دلیل. یکی از دلایل چادر سر کردنم حفظ زندگی توست.
با تعجب به چهره ام نگاه کرد.
پرسیدم با همسرت کجا آشنا شدی؟
گفت: فلان جا همدیگر را دیدیم، ایشان پیشنهاد ازدواج داد، من هم قبول کردم.
گفتم خوب؛ خدا قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشانم به مردها میگوید؛ غض بصر داشته باشید یعنی مراقب نگاهتان باشید. تکلیف من یک چیز است و تکلیف مردان یک چیز دیگر. این تکالیف مکمل هماند، یعنی اگر مردی غض بصر نداشت و زل زد به من، پوشش من باید مانع و حافظ او باشد و من اگر حجاب درست و حسابی نداشتم، غض بصر مرد و کنترل نگاهش باید مانع و حافظ من باشد.
همسر تو، تو را “دید”، کشش ایجاد شد و انتخابت کرد. کجا نوشته شده است که همسرت نمیتواند از تماشای زنانی غیر از تو لذت ببرد، وقتی مبنای انتخاب برای او نگاه است؟
گفت: خوب… ما به هم تعهد دادیم.
گفتم: غریزه، منطق نمیشناسند، تعهد نمیشناسد. چه زندگی ها که به چشم خودم دیدم چطور با یک نگاه آلوده به باد فنا رفت.
من چادر سر میکنم، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد و نگاهش را کنترل نکرد، زندگی تو به هم نریزد، همسرت نسبت به تو دلسرد نشود، محبت و توجهاش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادری که بیشتر شبیه کوره است از گرما هلاک میشوم، زمستانها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه میشوم، بخاطر حفظ خانه و خانوادهی تو.
من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیباییهایم دارم. من هم دوست دارم تابستانها کمتر عرق بریزم، زمستانها راحتتر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. من روی تمام این علاقهها خط قرمز کشیدم، تا به اندازهی سهم خودم حافظ گرمای زندگی تو باشم.
سکوت کرده بود.
گفتم؛ راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان جامعهام با موهای رنگ کردهی پریشان و صد جور جراحی زیبایی فک و بینی و کاشت گونه و لب و آنچه نگفتنیست، چشمهای همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.
حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
بعد از یک سکوت طولانی گفت؛ هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم؛
راست می گویی…
تار دل
حدود چهل تابستان را گذرانده بود که ایل قشقایی، به ییلاق سیمیرم(1) رفت. او هم همراه ایل، بساط زندگی را جمع کرده و مثل همیشه، تارش کنارش بود. یک روز که برای خرید مایحتاج زندگی، همراه خانواده اش به شهر اصفهان رفت، فرصت را مناسب دید تا تار شکسته اش را برای تعمیر، نزد استاد یحیی ارمنی ببرد. به همین خاطر شروع به گشتن کرد تا حجره ی او را پیدا کند.
همینطور که پرسان پرسان در شهر می گشت و سراغ استاد یحیی را می گرفت، به شیخ نورانی و روشن ضمیری برخورد و از او پرسید که نشانی او را می داند یا خیر. شیخ با لبخندی به جهانگیر نگاه کرد و گفت: «آری! نشان او را می دانم، ولی جوان! حق است كه پى كار بهترى بروى و دانش بیاموزى. اگر راست می گویی، برو اول تار وجود خودت را درست كن…» شیخ حرفهایی زد و آرام آرام دور شد. نگاه جهانگیر قدمهای او را دنبال می کرد. نه توان راه رفتن داشت و نه جرأت نشستن. درونش غوغایی شده بود. شیخ چه گفت و جهانگیر چه شنید، کلامی بود که دنیای او را ویران کرد و دوباره ساخت.
جهانگیر تار و ایل و زندگی گذشته اش را رها کرد و به حوزه ی علمیه ی اصفهان رفت. با وجود سن نسبتا بالا، با جدیت تمام بر سر تصمیمی که گرفته بود ماند و هرگز توبه اش را نشکست. جهانگیرخان قشقایی تا جایی پیش رفت که شاگردانی مثل آيت اللّه العظمى بروجردى، شهيد آيت اللّه سيد حسن مدرس و مرحوم ارباب اصفهانى را تربیت کرد و از بزرگترین عرفای زمان شد.
پی نوشت:
1. جایی حوالی اصفهان
منبع: کتاب قصص التوابین (داستان توبه کنندگان)، علی میرخلف زاده، بخش چهل داستان، داستان سی و نهم، به نقل از سایت غدیر
نمازهای ششگانه مردم غزه
“تسنیم”
با من چکار داشتی؟!
هر وقت در زندگیت گیری پیش آمد و راه بندان شد بدان خدا کرده است.زود برو با او خلوت کن بگو با من چکار داشتی که راهم را بستی؟
هر کس گرفتار است در واقع گرفته ی یار است!
حاج آقا دولابی
تکیه
به جرم برائت از مشركين
9 مرداد 1366 (وقوع حادثه جمعه خونين مكه)
روز ششم ذيحجه سال 1366 (ه.ش) حاجيان ايراني به همراه برخي از حجاج ساير كشورها كه به صف ايرانيان پيوسته بودند راهپيمايي عظيم برائت از مشركين را در مكه معظمه آغاز كردند.راهپيمايان پس از استماع پيام تاريخي رهبر انقلاب اسلامي حضت امام خميني (ره) با شعار الله اكبر ، لا اله الاالله و مرگ بر آمريكا براي اداي نماز مغرب روانه حرم شدند. پس از طي مسافتي ، در حالي كه پيشاپيش جمعيت عظيم راهپيمايان ، نان و گروهي جانبازان در حركت بودند ، ناگهان ستون هايي از نظاميان آل سعود هويدا شد. آنان لحظه اي بعد ، به طرف صفوف حمله كردند و با باتوم بر سر و روي زائران بي گناه كوبيدند.پس از آن شليك گازهاي سمي و خفه كننده و به دنبال آن رگبار گلوله ها به قصد كشتن راهپيمايان كه جرمشان اعلام برائت و بيزاري از آمريكا ، اسرائيل و ايادي ناپاك آنها بود. به سوي آنان سرازير گرديد
در اين واقعه 275 تن از حاجيان ايراني ، 85 عربستاني، 45تن از حاجيان ديگر كشورها كشته و شماري نيز زخمي شدند.
منبع :http://www.salehin.ir
با آسمانیان در ماه میهمانی خدا
همزمان با حلول ماه مبارک رمضان موسسه آموزش عالی نورالزهراء (س) جهت تامین نیرو و استفاده کامل از ظرفیت های تبلیغی حوزه نسبت به ساماندهی مبلغات در مراکز مذهبی شهر اقدام نمود. طلاب این موسسه با دو گرایش فقه و اصول و کلام اسلامی در صدد پاسخگویی به نیازها و سوالات شرعی بانوان بوده و همزمان با ماه مبارک رمضان در قالب طرح بصیرت( پاسخگویی به احکام شرعی) و طرح نور ( تفسیر آیات و سخنرانی) در مراکز مذهبی و پرازدحام شهر زنجان فعالیت خود را آغاز کردند. برای تحقق این امر ابتدا برنامه ریزی محتوایی قبل از ماه مبارک برای مبلغات کل استان انجام گرفت. در این برنامه ریزی به هدف آشناسازی مردم با قوانین و احکام شرعی ماه مبارک، موضوع “شیوه بیان احکام" توسط خانم زهرا علمی فرد ، استاد و مدیر موسسه نورالزهراء(س) و موضوع “سبک زندگی” توسط سرکار خانم علوی از اساتید حوزه و دانشگاه برگزار گردید. در مرحله اعزام گروههای تبلیغ، تعدادی از مبلغات در قالب گروه های سه نفره در مکان حسینیه اعظم هر شب بعد از اقامه نماز مغرب به مدت سه ساعت در این مکان حاضر بوده و به پاسخگویی احکام شرعی ماه مبارک رمضان – مخصوص بانوان- می پردازند. دارالقرآن الکریم زنجان از دیگر مکانهایی است که این موسسه تامین نیروهای طرح بصیرت آن را بر عهده دارد و در طول ماه مبارک گروههای دو نفره هر روز دو ساعت بعد از اقامه نماز ظهر، همزمان با جمع خوانی قرآن کریم در این مکان، اقدام به پاسخگویی مسائل شرعی می کنند، همین طرح در امامزاده سید ابراهیم زنجان در گروه های دو نفره همه روزه ، و در مصلی نماز جمعه در گرو ههای سه نفره در روزهای جمعه و در مسجد جامع شهر بعد از اقامه نماز برگزار می گردد. در این طرح طلاب علاوه بر شرکت در جمع خوانی قرآن توضیح و تفسیر برخی آیات را با تکیه بر سبک زندگی و مسائل فرهنگی بیان نموده، و هر روز طبق برنامه ریزی، مسائل شرعی و مبتلابه ماه مبارک رمضان را تبیین کرده، و سپس مبحث به صورت پرسش و پاسخ ادامه می یابد. همزمان با سالروز عفاف و حجاب، سخنرانی هایی پیرامون این موضوع در اداره میراث فرهنگی و یکی از مساجد شهر توسط خانم زهر اعلمی فرد از اساتید حوزه، ایراد گردید. خانم علمی فرد ، با تاکید بر آیات 31 و 33 و 59 سوره احزاب، مولفه های بحث حجاب و عفاف را مطرح نموده ، حیاء در شیوه سخن گفتن ، در پوشش و رفتار و نگاه را مطابق با آیات ذکر شده تفسیر و تبیین کرد. ایشان در دومین سخنرانی خود در یکی از مساجد استان زنجان در ادامه بحث حجاب و عفاف آسیب های ماهواره و اثرات مخرب آن در زندگی را مطرح کرده و یکی از اثرات مخرب آن را تغییر غلط سبک زندگی و الگو گیری غلط از فرهنگ بیگانه دانست. با توجه به اهمیت نقش رسانه صدا و سیما و پرمخاطب بودن آن، و از طرفی جهت پاسخگویی به نیاز های عقیدتی مخاطبان از دیگر فعالیت های حوزه نورالزهراء(س) تامین نیرو برای ضبط برنامه های صدا و سیمای مرکز زنجان در ماه مبارک بود. که تعداد 10 نفر از اساتید و طلاب موفق این حوزه در ضبط برنامه ها به عنوان میهمان و کارشناس حضور داشتند. در ضبط این برنامه ها از حضور سه کارشناس حوزه استفاده گردید. خانم ها زهرا علمی فرد، استاد و مدیر حوزه نورالزهراء(س)، خانم اکرم علوی، از اساتید حوزه و دانشگاه، و خانم بهرامی از طلاب فرهنگی در موضوعات متنوعی چون جنگ نرم و تهاجم رسانه های غربی، همسرداری و شیوه برخورد با او، ترویج صبر و استقامت ، دوری از کلام لغو و ترغیب به درک شب قدر مباحثی را ایراد نمودند. همچنین چهار طلبه موفق در امور تحصیل و ازدواج و فعال در فضای مجازی برای ضبط برنامه جوان موفق سیما حضور به هم رساندند این طلاب علل موفقیت خود را در زمینه های همسرداری ، ازدواج آسان و جنبش نرم افزاری و استفاده صحیح از اینترنت بیان نمودند. هدف از حضور ایشان با محوریت این موضوعات ترغیب جوانان به این امور و ارائه الگوی صحیح در جامعه امروزی بود. از دیگر برنامه های ضبط شده در این ایام برنامه گفتگوی جوان بود. در این برنامه 7 نفر از طلاب این حوزه به صورت بحث گروهی، پیرامون موضوعاتی چون معرفی نظام ولایت فقیه و مردم سالاری دینی ، و جنگ نرم و تهاجم رسانه های غربی و …. گرد هم جمع شده و جهت ایجاد انگیزه ابتدایی و جذابیت بحث، با کلید واژه ای چون قطب نما برای موضوع ولایت فقیه و ” چتر” برای موضوع همسرداری بحث را آغاز می کنند و بحث رادر مسیر خود ادامه می دهند. و همزمان با شب شهادت ام الدین، حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) مراسمی با حضوراساتید و100 نفر از طلاب حوزه خدیجه کبری (ع) و نورالزهراء(س) در موسسه آموزش عالی حوزوی نورالزهراء(س) برگزار گردید. این مراسم با هدف گرامیداشت سالروز وفات حضرت خدیجه طاهره (س) و همچنین به تبعیت از بیانات رهبر معظم (دامت برکاته) در ترویج امر سادگی در سفره های افطاری، مورخ 16/4/93 با ختم قرآن کریم و هدیه به آن حضرت آغاز گردید و با دعای توسل ادامه یافت در پایان طلاب بعد ازفراغت از امتحانات و دوری چند هفته از یکدیگر در جمعی صمیمانه افطار نموده و نماز جماعت را اقامه نمودند. از برکات این افطاری اجتماع و اتحاد و همدلی دو حوزه، ترویج امر سادگی در سفره های افطار بود که این امر با مشارکت خود طلاب صورت گرفت
به هدف تبیین سبک زندگی اسلامی با تکیه بر مبانی و ضوابط شرعی عفاف و حجاب، 18 نفر از مبلغات این موسسه در قالب طرح نور با حضور در هیئات و اماکن مذهبی و موثر شهر به تبلیغ دین پرداختند.