خوانندگی زن آری یا نه؟
صداي خوب زن يك نعمت است. چرا در اسلام براي آن محدوديت قراد داده شده است؟
انسانها در نهاد خويش به صداى خوش ميل دارند و گوش دادن آن نيز موجب تلطيف روح انسان مىشود. اما گاهى همين نعمت خدادادى مفاسدى را به همراه دارد. بديهى است كه در چنين مواردى خواندن يا گوش دادن آن نه تنها مطلوب نيست بلكه حرمت هم خواهد داشت. صداى زيباى زنان، براى مردان انگيزش شهوانى داشته و مفاسدى را به دنبال خواهد داشت. بديهى است كه در چنين موردى براى جلوگيرى از مفاسد و در واقع جلوگيرى از سوء استفاده از اين نعمت در اسلام، محدوديتهايى وضع شده است. پس اين محدوديتها نه تنها خلاف عقل نيست بلكه كاملاً مطابق عقل است؛ زيرا از نعمت داده شده، استفاده صحيح نمىشود و در جهت خلاف حكمت از آن بهره گرفته مىشود.
شايان توجه است كه در حرمت موسيقى، ترانههاى غنايى و طربانگيز و لهوى، ميان زن و مرد تفاوتى نيست. آهنگ بيان كلمات نيز مهم است؛ لذا اگر قرآن را نيز به شكل غنا و طربانگيز بخوانند حرام است.
البته صداى مردان با زنان تفاوت دارد، صداى مردان به طور مشخص از صداى زنان بمتر است و صداى زنان مهيّج است. مردان از سه سطح تقابلى، زير و بمى آهنگى برخوردارند، در حالى كه زنان داراى چهار سطحاند و اين خود سبب مىشود كه به راحتى احساسات و عواطف گوناگون را ابراز و ديگران را تحت تأثير قرار دهند.
از آنجا كه آستانه ديد و شنوايى مردان به جنس مخالف حسّاس است؛ از اين رو محدوديتهاى شديدترى در خواندن و حتى صحبت كردن براى زنان قرار داده شده است.
قرآن كريم، براى همسران پيامبر توصيه مىكند كه جدى و خشك و معمولى سخن گويند و با تعابير تحريك آميز كه گاه كشش خاصى دارد صحبت نكنند، مبادا كه افراد، مريضالقلب به فكر شهوت بيفتند:
«يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً»احزاب 33، آيه 32 ؛
«اى همسران پيامبر، شما مانند هيچ يك از زنان [ديگر ]نيستند، اگر سر پروا داريد، پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد، و گفتارى شايسته گوييد».
از اين آيه پيداست، اسلام در مسايل مربوط به عفّت عمومى سختگير و موشكاف است محدوديتهايى كه در اين باب هست براى حفظ سلامتى روحى و معنوى زن است كه مستلزم سلامت مرد و در نتيجه سلامت همه جامعه مىباشد و مراعات نكردن اين حدود، نه تنها سلامت معنوى زن؛ بلكه، سلامت معنوى همه جامعه را تهديد مىكند.
از نكات ياد شده، معلوم مىشود. حتّى بر فرض اينكه معلومات و تحقيقات ما درباره موسيقى به حدّى رسيد كه اثبات كرديم موسيقى بر دو نوع مشروع و غيرمشروع (لهوى) تقسيم مىگردد، باز هم بايد در حركت انسان در مرز اين دو نوع احتياط كنيم، زيرا جاذبيت موسيقى - به ويژه همراه با صداى زن - همواره رو به سوى منطقه ممنوعه مىباشد.
منبع:www.porsemani.ir