شهیدان چطور شهید شدن
این نامه ایست که شهید عالی در مورد زیادی حقوقش نوشته
در تابستان سال ۱۳۳۲، در روستای کردکلا بخش جویبار در خانوادهای کشاورز متولد شد. چون پدرش پیش از تولد او فوت کرده بود، مادر نام پدرش ذبیحالله را بر او نهاد و بدین ترتیب، ذبیحالله عالی چشم به جهان گشود. او تحصیلات ابتدایی را در روستای محل تولد خود گذراند و پس از آن برای تحصیلات به قائم شهر مهاجرت کرد.
وی در کنار تحصیل به ورزش کشتی محلی علاقه بسیار داشت. دارای روحیة پهلوانی و منش مردانگی بود. در سال ۱۳۵۵ ازدواج کرد. پیش از انقلاب کشاورزی میکرد و پس از آن، دو سال در یکی از هنرستانهای «بابل» و مدت کمی هم در کمیتهٔ انقلاب اسلامی (سابق) در «قائم شهر» مشغول خدمت بود.
او در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۶۰ به عضویت رسمی سپاه پاسداران ساری در آمد و با تشکیل یک گروه ضربت در عملیاتهای درون شهری علیه منافقین فعالیت داشت. از دهم اسفند ۱۳۶۰ تا پانزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در لباس جانشین گردان در منطقه عملیاتی مریوان انجام وظیفه میکرد و از تاریخ شانزدهم آبان ۱۳۶۱ به سمت فرمانده گردان مسلم عقیل (علیه السلام) لشکر ۲۵ کربلا منصوب شد.
در اواخر سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۶ در منطقه عملیاتی دهلران، گردان مسلم بن عقیل (علیه السلام) تحت فرماندهی عالی پیش قراول عملیات بود. آنها از خطوط مقدم گذر کردند تا اینکه در پاسگاه چیلات در خاک عراق به محاصره نیروهای دشمن درآمدند و عالی پس از نبرد دلیرانه در تاریخ سوم اسفند ۱۳۶۲ به همراه گروهی از نیروهایش به شهادت رسید.
به علت شرایط سخت عملیات و عقب نشینی سریع نیروهای خودی، جنازه او در خاک عراق ماند و سرانجام در سال ۱۳۷۲ پیکر شهید ذبیح اللّه عالی توسط گروههای تفحص در منطقه عملیاتی چیلات کشف و پس از تشییع در گلزار شهدای کردکلا به خاک سپرده شد. از شهید ذبیح اللّه عالی به هنگام شهادت، پنج فرزند به نامهای زینب، صفیه، علیرضا، روح اللّه و محمد باقر به یادگار مانده است.
وی به خاطر بضاعت خوب مالی که داشت در یک درخواست کتبی از سپاه محل کارش خواست تا حقوق او را به اندازهٔ ۲۰۰۰ تومان (در سال ۶۱) از اصل حقوقش کسر و صرف کمک به جبهه کنند. این در حالی است که در آن دوران، حقوق پاسداران از ماهی ۳۰۰۰ تومان بیشتر نمیشد.
“تسنیم”