نور الزهرا (سلام الله علیها)

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 :LatentStyles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ /> Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 “text-align: justify;">: black;” lang="FA"> شهيد صدر (ره) مى‏ فرمودند: روزى كه كتاب «فلسفتنا »را نوشتم خواستم آن را به نام «جماعة علماء نجف» چاپ كنم؛ ولى آنها درباره بعضى از مطالب كتاب اشكالاتى داشته و خواستار اجراى تعديلاتى بودند كه من صحيح نمى‏ دانستم. پس مجبور شدم به نام خودم چاپ كنم. بعد كه كتاب بيرون آمد و شهرت جهانى پيدا كرد و آوازه مؤلفش همه جا پيچيد، شهيد صدر مى‏ فرمودند :نمى‏ دانم آيا اگر از اول مى‏ دانستم چنين شهرتى براى من درست مى‏ كند، باز هم راضى بودم به نام «جماعة علماء نجف» چاپ شود يا نه؟

صالحی

استاد شهيد سيّد محمّد باقر صدر در 25 ذى‏قعده 1353 در كاظمين متولد شد و بعد از وفات پدرش در تحت سرپرستى مادر و برادرش سيّد اسماعيل صدر درآمد.
از كودكى آثار نبوغ و هوش عجيب در او نمايان بود. محمّد على خليلى، دوست او در دوران دبستان، در اين‏باره نوشته است:
«ما در يك مدرسه‏  بوديم. او در كلاس سوم ابتدايى و من در سال آخر بودم. من و همه بچّه‏هاى مدرسه به او چشم مى‏دوختيم. او مورد تشويق و احترام زياد همه آموزگاران بود. هميشه او را به عنوان دانش‏آموز نمونه در ادب و درس و تلاش معرّفى مى‏كردند. آن‏چنان در چشم بچه ‏ها بزرگ بود كه بعضى از بچّه‏ها سعى مى‏كردند حركات او را تقليد كنند؛ مانند او راه مى‏رفتند و مانند او حرف مى‏زدند.

طورى شده بود كه مانند يك معلم- اگر نگوييم بيشتر- مورد احترام بچه‏ها و داراى هيبتى خاص بود. شخصيت او خارج از مدرسه را نيز تحت تأثير قرار داده بود. پدر و مادرها او را الگويى براى فرزندان خود قرار داده بودند. در ايام عزادارى ائمه و عاشورا- كه دسته‏اى متشكل از بچه‏ هاى مدرسه به صحن كاظمين مى‏رفتند- او سخنرانى مى‏كرد. دركلامش شيرينى و گرمى خاصى احساس مى‏شد كه اعجاب همه را برمى‏انگيخت.
مردم از پيش با شوق و شور بسيار منتظر مى‏ماندند تا سخنان او و اشعارى را كه به طرز زيبايى در آن سن و سال ادا میکرد، گوش كنند.
با همه اين امتيازات، يادم نمى‏آيد مورد حسادت احدى از بچه‏ ها واقع شده باشد.
و اين به سبب رفتار صحيح و عاقلانه و محبّت و دلسوزى او نسبت به بچه‏ هاى ديگر بود. سوگند خدا را كه وى معجزه الهى و آيتى از آيات او بود.
به هنگام زنگ تفريح، بچه‏ ها در گوشه‏اى از حياط دور او را مى‏گرفتند و بهت‏زده به سخنان او گوش مى‏دادند. ما با اينكه از كلاس ديگر و از نظر سنى بزرگتر از او بوديم، هميشه از دور متوجه اجتماع آنها بوديم. فراموش نمى‏كنم روزى خيلى كنجكاو شدم كه در جمع آنها چه گفته مى‏شود. جلو رفتم، بار اول بود كه مرا نزديك خود مى‏ديد. اول ساكت شد، كمى به من نگاه كرد، يعنى آيا ادامه بدهم؟ بعد به صحبتش ادامه داد. امّا آنچه براى بچه‏ها مى‏گفت، از درس مدرسه نبود.

براى من مطلبى جديد و پيچيده بود براى اولين بار بود كه كلماتى چون ماركسيسم، امپرياليسم و ديالكتيك را از لابلاى سخنانش مى‏شنيدم. گاهى اسم شخصيّتهايى چون ويكتور هوگو و گوته را به زبان مى‏آورد، كه الآن بعد از چهل سال همين چند كلمه را از او به خاطر دارم. در آن زمان چيزى زياد نمى‏فهميدم، با اينكه از گوش دادن به او لذت مى‏بردم. خيلى دوست داشتم بدانم آيا ديگر بچه‏ هايى كه دور او را گرفته‏اند، چيزى مى‏فهمند كه من نمى‏فهمم.
ايام كوتاه و خوشى بود. آخر سال رسيد و من به دبيرستان منتقل شدم و از او جدا گشتم. ولى اثرى كه بر ما گذاشت، اين بود كه به غير كتابهاى درسى نيز توجه كنيم.
گاهى در دستش كتابى مى‏ديدم كه حتى عنوانش را نمى‏توانستم بخوانم. گاهى مرا سفارش به خواندن كتابى مى‏كرد. پس زود آن را تهيه مى‏كردم و با اينكه در فهم مطلب به مشكل برمى‏خوردم، ولى با توجه زيادى آن را مى‏خواندم. اين‏ها موجب شد بتدريج درى به سوى جهان گسترده علم و معرفت به روى خود باز كنم».

صالحی

استاد شهيد آيت اللّه العظمى سيّد محمد باقر صدر از خانواده‏ اى اصيل و معروف به علم و تقوا بود.
مادر پرهيزگارش، دختر مرحوم آيت اللّه شيخ عبد الحسين آل ياسين، از فقهاى بزرگ و مراجع كاظمين، و پدرش سيد حيدر صدر، دانشورى والامقام و آيتى از آيات اخلاق و معروف به علم و زهد و تقوا بود.
سيّد حيدر صدر به سال 1309 قمرى در سامرا متولد و به سال 1359 قمرى در كاظمين به رحمت الهى پيوست. او از شدّت زهد و بى‏توجّهى به دنيا در مرتبه‏اى بود كه در عين آنكه از مراجع شيعه به شمار مى‏رفت، بعد از رحلتش به فاصله يك ماه خانواده او در تحصيل لقمه نانى براى سير كردن خود سرگردان مانده بودند. ايشان در درس خارج پدر بزرگوارش سيّد اسماعيل صدر و آيت اللّه سيد حسين فشاركى وآيت اللّه حائرى يزدى در كربلا شركت مى‏كرد و آثار علمى متعدّدى داشت كه مشتمل بر تعليقات بر كتب درسى و رسائل علميه بود، ولى مع الأسف اين آثار امروز در دسترس ما نيست.
وى، غير از استاد شهيد، دو فرزند ديگر داشت:
1- حجت الاسلام و المسلمين سيّد اسماعيل صدر، كه به سال 1340 قمرى متولد شد و به سال 1388 درگذشت. مرحوم سيّد اسماعيل صدر از شاگردان آيت اللّه العظمى سيّد محسن حكيم و آيت اللّه العظمى سيّد ابو القاسم خوئى بود و از استادان خود به اجازه اجتهاد نايل شد.
2- دانشور فرشته‏خو، آمنه، معروف به بنت الهدى، كه در سال 1356 قمرى متولد شد و همراه با برادرش به فيض شهادت نايل گشت. وى دروس حوزه را در محضر برادر شهيد خود آموخت و در علم و تقوا به مرحله والايى رسيد. اين بانوى پرهيزگار در تربيت نسل جوان خواهران سهم وافرى داشت. سرپرستى چند مدرسه دينى خواهران در نقاط مختلف عراق به مدّت هفت سال به عهده او بود. قلم او زيبا و روان و تأليفات او از علم و ذوق او حكايت مى‏كرد . وى سرانجام پس از تحمّل شكنجه بسيار به دست ناپاك حزب بعث به شهادت رسيد و خونش درخت اسلام را آبيارى كرد.
جد بزرگوار استاد شهيد، سيّد اسماعيل صدر اصفهانى بود كه به سال 1258 قمرى در اصفهان متولد و به سال 1338 قمرى درگذشت و در جوار قبر موسى بن جعفر در كاظمين، در مقبره خانوادگى آل صدر، به خاك سپرده شد.

سيّد اسماعيل صدر از مراجع بزرگ شيعه بود.

صالحی

دوری از عصر نصوص و زایل شدن بسیاری از قراین حالی و بخشی از قراین مقالی از یک سو، و افزون شدن هر روزه ی نیازهای جامعه اسلامی و پدیدآمدن پرسش ها و مسایل بی سابقه از دیگر سو ، ضروری می ساخت که محققان و فقیهان در فهم کتاب و سنت  معصومان ، ژرف کاوی هاو تاملات بیشتری به کار برده و با یک نگاه نو و با کمک عناصر مشترک و مضبوط به سراغ فهم دین و کشف احکام جدید بروند.

واین کار ضروری بود از آن جهت که جلوی انحراف در فهم و به کارگیری قواعد ناصواب در کشف حکم از کتاب و سنت و به طور کلی روش های غلط و باطل در این راه گرفته شود.و امامان شیعه علیهم السلام که به این مسایل آگاهتر بودند، پیش از همه به آن توجه کرده و برای جلوگیری از آن به تعلیم و املای قواعد کلی و عناصر مشترک استنباط پرداختند تا هم روشهای باطل دیگران را در فهم از کتاب و سنت و کشف حکم به اصحاب خویش تذکر دهند و هم شیوه اجتهاد را به آنان بیاموزند.

منبع: درآمدی به تاریخ علم اصول، نوشته مهدی علی پور

مالکی

ادیان وحیانی و به ویژه دین اسلام ،دارای تکالیف واحکامی است که انسان مسلمان باید آنها را کشف کرده وبه آن عمل کند و برای این امر مهم نیاز مند ابزاری به نام اصول فقه می باشد که البته کسانی قادر به بهره بری از این ابزار می باشند که علم  کشف مسائل فقهی از منابع قرآن ،سنت ،عقل و اجماع را داشته و بااستفاده درست از قوانین اصولی بتوانند موضع عملی مقلدین خود راروشن سازند .مراداز موضع عملی ،همان شیوه ای است که شخص در تبعیت از دین بر خود لازم وواجب می داند .

                                                                                                                                                                                   در آمدی بر علم اصول

امام خمینی رهبر انقلاب از بطن جامعه ای بر خواسته بود که طعم تلخ ظلم و ستم را چشیده ولی به آرمان های خود وفادار بودند واسلام عزیز را تنها نگذاشته بودند . امام فقیهی بودند که در تقلای علمی خود، در کنار تقوا و تعبد عالی  هیچ گاه جامعه اسلامی را از نگاه بصیر خود بی بهره نگذاشتند .وبا تألیف وتدریس کتاب ولات فقیه در مرحله نظری انقلاب را آغاز کردند ودر مرحله عملی با مبارزات ورهبری قدرتمندانه نظام شاهی را که سالها در ایران تار های عنکبوتی تنیده بود رافرو ریخت .امام عزیز فرزند به حق قرآن بودند وهمین امر ایشان را بر آن داشت که به صریح قرآن عمل کرده واسلام و مسلمین را از زیر یوغ ولایت شیطان وظلم طاغوت رها کند و این لکه تاریک را کنار زد تا خورشید ولایت الله  ایران وجهان اسلام  را روشن کند .درولایت الله این قرآن ودر کنار آن اهل بیت هستند که هدایت جامعه را به دست فقیه جامع الشرایط در دست می گیرند .

                                                                                         «ا-صالحی»

 رهبری امام خمینی بنیانگذار بزرگ انقلاب شکوهمند

ایران اسلامی  ، مانند رودی خروشان از  کوثر زهرای اطهر

(سلا م الله علیها)جوشید و در کنار نیروی ایمان مردم به

سیلی تبدیل شد که طومار استبداد واستعمار را یک جا

در هم پیچید .

عملیات پیروزی :انقلاب مردم ایران به رهبری امام عزیز 

هدف :استقرار حکومت فقهی

فرمانده :رهبر کبیر انقلاب اسلمی ایران امام خمینی

منطقه :ایران اسلامی

عملیات هفتم :شرکت در کنفرانس جهان اسلام وایراد خطبه بسیار اثر گذار در افکار جوامع اسلامی

هدف :اجرای سیاست همیشه پیش برنده وحدت

فرمانده :شیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء

منطقه :در قدس شریف وبرای کل جهان اسلام

……………………………………………………………………………………………….

عملیات هشتم :دعوت به مبانی و وحدت اسلامی ،ایجاد مدارس جعفری برای مقابله بافرهنگ وارداتی در بلاد اسلامی و تبدیل این مدارس به دانشگاه جعفری

هدف :یک صف کردن مسلمانان در برابرهجوم فرهنگ و تمدن غرب به کشور های اسلامی

فرمانده :سید عبد الحسین شرف الدین عاملی

منطقه :جهان اسلام

                                                  «ا-صالحی»

عملیات ششم :ورود در امور سیاسی با تحریم آذین بندی برای ورود شاه در دهه محرم

هدف :دفاع از شعائر اسلام

فرمانده :سید آقا حسین قمی

منطقه :ایران

مرجعیت شیعه همواره در مسیر تحقق آرمان حکومت فقهی در کنار کارهای ارزنده زیر بنایی اعم از تبیین و تبلیغ مسائل تئوریک حکومت اسلامی هیچگاه از ظواهر و شعائر دین غافل نبودند زیرا ایشان به این امر واقف بودند که استعمار برای از بین بردن یک مرام وعقیده بصورت نرم واز چیز های ظاهری که به نظر جزئی می آیند ،اقدام می کند .بنا براین همیشه اقدامات  پهلوی به توصیه اربابان غربی مبنی بر محو ظواهر اسلامی با مخلفت مراجع وبه دنبال ایشان با مقاومت مردم روبرو می شد .

                                                                         «ا-صالحی»

      مرجعیت شیعه همچنان در ایران وسایر بلاد شیعه در صدد این بود  تا حکومت ها را زیر نظر داشته باشند وتا می توانند از راه علم وعمل با تکیه بر مبانی قوی دینی ونیروی ایمان مردم ،از تسلط حکومت های دست  نشانده   جلو گیری کنند.                    

          عملیات پنجم:دفاع ازآراء  ملت  شیعه  عراق در برابر دولت                               

           فرمانده:سید ابو الحسن اصفهانی

           هدف:دخالت فقهادر امور سیاسی تا مهار حکومت در جوامع شیعی به دست مخالفین نیافتد .

           منطقه :ایران و عراق

بعد ازشیخ عبد الکریم حائری مرجعیت شیعه به طور کل به سید ابو الحسن اصفهانی رسید ،ایشان باروی کار آمدن دولت عراق که آراء شیعیان را مد نظر نداشت مخالفت کردند وانتخابات را تحریم کردند و در اثر این اقدام زمینه قیام مردم فراهم شد .و در این جریان سید ابو الحسن  به ایران تبعید  شد.                                    

                                                                                                                « ا-   صالحی»

        با از بین رفتن حکومت قاجار وروی کار آمدن پهلوی وقایعی پیش آمد که مرجعیت شیعه را دچار مشکل کرد چرا که سیره پهلوی ،تصمیم وعزم زیادی بر از بین بردن آثار ،رسوم دینی بود .نیاز جدی بر اقدام اساسی علمای شیعه بود .

    عملیات چهارم : مبارزه با کشف حجاب 

 فرمانده :شیخ عبد الکریم حائری یزدی

 هدف :دفاع از ضروری دین که از ظواهر لازم در حکومت دینی است .

منطقه :قلوب شیعیان ایران

طرح مبارزه با ظواهر اسلام از طرف حکومت  در برابر اقدامات زیر بنایی شیعه در پی ریزی حکومت فقهی بود که نمونه بارز آن تأسیس حوزه علمیه قم بود . اما این اقدامات حکومت بی جواب نماند و شیخ در یک تلگراف شدید اللحن به شاه با این اقدام او مخالفت کرد .                                                                                                        

                                                                             «تاریخ فقه وفقها»

           مجلس نیابتی هر چند گام مهمی برای بریدن از استبداد بود ولی باز سایه سیاه ظلم وستم بر سر مردم ایران گسترده بود .مبارزات علما برای مشروعه کردن مشروطه با شهادت مجاهدانی مثل مدرس و شیخ فضل الله نوری سرکوب شد وعلمای بزر گ دینی ناله های مردم را از دور ونزدیک می شنیدند و خواهان اجرای قانون و نظم برگیرنده عدالت وقسط اسلامی بودند .به دنبال این خواسته گام سوم برداشته شد .

عملیات سوم :تنظیم ومعرفی قوانین حکومتی اسلام در کتاب تنبیه الأمة وتنزیه الملة

فرمانده:میرزا محمد حسین بن شیخ الاسلام میرزا عبد الرحیم نائینی نجفی

هدف :ارائه نظرات علمی  و کاربردی   دین اسلام درباره حکومت

منطقه :قلوب شیعیان ایران    میرزای نائینی با نگاشتن این کتاب ،انواع استبداد وخود سری و حکومت خود کامه پادشاهان مستبد را بامنطق و حکمت نشان داد وباتبیین فصول مختلف عهد نامه مالک اشتر ،حدود واختیارات 

       حاکم وحکومت اسلامی را نشان داد.                                                                         «ا-صالحی »

  بعد از برداشتن گام اول یعنی جدا شدن از سلطنت مطلق وروی کار آمدن مجلس نیابتی حالا نوبت رسید به گام دوم وعملیات دوم با آرمان روی کار آمدن حکومت فقهی

    عملیات دوم :نظارت بر شرعیت قوانین در مجلس

 هدف :معرفی سیاست دینی در اسلام به بزرگان جور در ایران وبلکه به تمام دنیا

  فرمانده :سید حسن بن اسماعیل بن میر عبد الباقی قمشه ای اصفهانی طباطبایی معروف به مدرس

منطقه :قلوب شیعیان ایران

       شهید فقیه وارسته مدرس ،از نمایندگان ؛آخوند خراسانی در مجلس نیابتی بود و وظیفه ایشان نظارت به مصوبات مجلس بود تا مواد قانونی که به تصویب مجلس می رسد مورد تأیید مذهب جعفری باشد .مدرس هر گاه  احساس می کرد که مجلس از حدود شریعت فراتر می رود در صحن مجلس فریاد می آورد و آرام نمی گرفت .

                                                                                                    «ا-صالحی»

         حکومت فقهی بهترین راه برای خارج شدن از ولایت طاغوت است ولی بعد از حکومت مبارک رسول الله(ص)وامیرالمومنین (ع)حکومتی که از صلاحیت علمداری وزمینه سازی حکومت مهدوی را داشته باشد وبتواند فرامین آرمانی اسلام را در جامعه پیاده کند وجود خارجی پیدا نکرده بود تا اینکه با پیروزی انقلاب شکوهمند ایران اولین حکومت فقهی بعد از صدر اسلام به عرصه ظهور رسیداین پیروزی به دنبال عملیات های مهم وبه فرماندهی فقهای بزرگ اسلام صورت گرفت .

  عملیات اول :تأیید مشروطه

 هدف :ایجاد مجلس نیابتی (برای محدود کردن قدرت واستبداد شاه )

 فرمانده :شیخ محمد کاظم بن ملا حسین هروی خراسانی معروف به آخوند خراسانی

منطقه :قلوب شیعیان ایران 

تلاش ایشان محدود به جنبه علمی ایشان وابتکارات اصولی نبود بلکه ایشان به عنوان زعیم شیعه به نصیحت شاه قاجار پرداخت تا از سیاست ظالمانه اش در قبال مردم ایران دست بردارد ولی چون در شاه و عملکرد او موثر نبود آخوند هم باهدف محدود کردن قدرت شاه به تأیید مشروطه اقدام کرد ومشروعه بودن آن را هم با اعزام نمایندگانی از فقها به مجلس تضمین کرد                                                                                                                                                                                                                                                                               

                                                                                                                                                                                                               «ا-  صالحی»

رحلت فقيه اصولي “ابوالمعالي كلباسي اصفهاني” (1315 ق)
محمد بن حاج محمد ابراهيم كلباسي، از بزرگان علماي اماميه‏ي اوايل قرن چهاردهم هجري است. وي از نظر علمي، مراتب بلندي داشته و داراي تأليفات بسياري است. از جمله آثار او مي‏توان به كتب: شرح كفايه‏ي سبزواري، شرح خطبه‏ي الدمشقيه و الجبر و التَفويض اشاره كرد. وي همچنين درباره‏ي محدثان بزرگ و طبقات ديگر، كتب مستقلي تأليف كرده است.

رحلت عالم مجاهد، آيت ‏اللَّه “سيد ابوالحسن انگجي تبريزي” مجتهد و فقيه اصولي (1317 ش)
آيت‏اللَّه سيد ابوالحسن انگجي تبريزي در حدود سال 1243 ش (1282ق) در اَنگج، يكي از محلات تبريز به دنيا آمد. وي ادبيات فارسي و عربي، نجوم، حساب و فقه و اصول را در تبريز خواند و سپس در 22 سالگي براي ادامه تحصيلات عازم نجف اشرف شد. آيت‏اللَّه انگجي در آنجا از حوزه درس استدلالي فقهي و اصولي آيات عظام شيخ محمدحسن مامقاني، ملامحمد فاضل ايرواني و ميرزا حبيب اللَّه رشتي بهره جست و به درجه اجتهاد نائل آمد. ايشان سپس به تبريز بازگشت و به تحقيق، تأليف، تدريس و ارشاد مردم همت گماشت. آيت‏اللَّه انگجي تبريزي از همان هنگام كه فرمانده قواي رضاخان پهلوي در تبريز شئون اسلامي را زير پا نهاد با مردم تبريز هم صدا شد و نسبت به آنان اعتراض كرد. همچنين ايشان در جريان كشف حجاب و تغيير لباس، عليه رضاخان موضع‏گيري كرد كه منجر به دستگيري و تبعيد او به سمنان شد. وي پس از بازگشت از تبعيد، به حوزه درس خود پرداخت و كتاب‏هايي نيز در زمينه فقه و اصول تأليف كرد كه برخي از آنها بدين قرارند: رساله سؤال و جواب، حاشيه وسايل شيخ انصاري، حاشيه بر مكاسب و كتاب ارث. اين عالم رباني سرانجام در 20 دي 1317ش برابر با 18 ذي‏قعده 1357ق در 74 سالگي رحلت كرد.

جایگاه و ضرورت علم اصول

علم اصول در واقع علم دستور استنباط است . که روش صحیح استنباط احکام
شرعی از منابع فقه را بیان میکند وعناصر مشترکی که در عملیات استنباط و
حکم شرعی به کار می آیند را مشخص می نماید از این رو علم اصول مانند علم
منطق یک علم دستوری است یغنی در این علم درباره ی یک سلسله (باید) ها سخن
میرود نه درباره یک سلسله (است )ها.

مطهری، مجموعه آثار، ج2، ص 27