فلسفه حرمت موسيقي
فلسفه حرمت موسيقي
با پژوهشى اندك در قرآن و روايات و ديدگاه برخى از روانشناسان و پزشكان، مىتوان موارد ذيل را از حكمتهاى حرمت موسيقى دانست:
1. زيانبخشى غنا بر اعصاب: به گواهى برخى از پزشكان، غنا و موسيقى آثار زيانبارى بر روى اعصاب دارد. در حقيقت غنایکی از عوامل مهم تخدير اعصاب به شمار مىرود. مواد مخدر گاهى از راه دهان و نوشيدن وارد بدن مىشوند (مانند شراب)؛ زمانى از راه بوييدن (مانند هروئين)؛ گاه از راه تزريق (مانند مرفين) و از راه حس شنوايى به جان و روان آدمى منتقل مىشود (مانند غنا و موسيقى). از اين رو بعضى از آهنگها چنان افراد را در نشئه فرو مىبرد كه حالتى شبيه به مستى به آنها دست مىدهد. البته گاهى به اين حد و مرحله نمىرسد؛ ولى تخدير خفيف ايجاد مىكند و در پى آن آثار زيانبارى روى اعصاب بر جاى مىگذارد و شخص را دچار افسردگى و مبتلا به فشار خون مىكند. تفسير نمونه، ج 17، ص 24؛ الغنا فى الاسلام، ص 151.
بايد دانست كه هر موسيقى و آهنگى شايد براى اعصاب زيانبار نباشد؛ بلكه موسيقى تند و استفاده زياد و افراط در آن باعث تخدير اعصاب مىشود؛
2. گرايش به فساد: غنا و آواز مطرب و لهوى، انسان را به سوى شهوت و فساد اخلاقى مىكشاند و از راه پرهيزكارى باز مىدارد. مجلس غنا و موسيقى، معمولاً مركز مفاسد گوناگون است. در حديثى از نبى اكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است: «غنا نردبان زنا است». «الغناء رقية الزنا»: بحار الانوار، ج 76، باب 99، (باب الغناء).
امام صادق(عليه السلام) فرمود: «خانهاى كه در آن غنا باشد، از فساد و فحشا مصون نخواهد بود». «بيت الغناء لاتؤمن فيه الفجيعة»: كافى، ج 6، (باب الغناء). و نيز: «غنا باعث پيدايش روح نفاق است». «الغناء يورث النفاق»: وسايل الشيعه، ج 12، باب 99، (ابواب مايكتسب به). روح نفاق همان آلودگى به فساد و كنارهگيرى از تقوا است. در تفسير روحالمعانى سخن يكى از سران قبايل را نقل مىكند كه به آنها مىگفت: از غنا بپرهيزيد كه حيا را كم مىكند؛ شهوت را مىافزايد؛ شخصيت را درهم مىشكند؛ جانشين شراب مىشود و همان كارى را مىكند كه مستى انجام مىدهد. به نقل از: تفسير نمونه، ج 17، ص 24.
3. غفلت از ياد خدا: قرآن يكى از عوامل گمراهى را «لهو الحديث». لقمان (31)، آيه 6.دانسته است. «لهو» چيزى است كه انسان را چنان مشغول كند كه باعث غفلت و بازماندن از كارهاى مهمتر شود. گوش دادن به غنا قساوت قلب مىآورد. امام صادق فرمود: «ان الملاهى تورث قساوة القلب»: مستدرك الوسائل، ج 13، ص 118.و در نتيجه باعث فراموشى خدا و معنويت مىشود. از اين رو در روايات اسلامى از «لهو الحديث» به «غنا» تفسير شده است. وسائل الشيعه، ج 12، باب 99، (ابواب مايكتسب به). چه اينكه شنيدن غنا و موسيقى آن چنان اراده را سست و غريزه جنسى شخص را تحريك مىكند كه از ياد خدا و قيامت باز مىماند. در روايتى نبى اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: هر كس به غنا و موسيقى (لهوى) گوش فرا دهد قطعهاى از سرب (روز قيامت) در گوش او آب مىشود. «من استمع الى اللَّهو يذاب فى اذنه الآنك»: وسايل الشيعه، ج 5، ص 348.و شايد اين تعبير كنايه از آن است كه گوش او از شنيدن سخن حق كر مىشود. با وجود اين پيامدهاى منفى معنوى آن حتى در ساير موارد نبايد كوچك شمرده شود.
منبع: احكام موسيقي، سيد مجتبي حسيني