ماه محرم و دسته حسینیه اعظم استان زنجان
توصیف حماسه خالصانه حسینی
امام حسین (علیه السلام) امامی مظلوم ، محبّی که در سخت ترین شرایط روزگار با وقار و اخلاص و شهامت، به وصال پروردگار نائل گشت و به واقع اسطوره ای است که همواره برای دعوت به دین اسلام و ثابت قدم ماندن در ایمان پیشوای شیعیان است .
ایام محرم برای ابراز ارادت جمعی که به آن حضرت عشق می ورزند، بهانه ای است که با معرفت و بصیرت در قالب دسته ی عزاداری و موکب هایی در مساجد و کوچه و خیابان ها حرکت کنند در این میان شهر زنجان - معروف به پایتخت شور و شعور حسینی - بیشتر در خور توجه واقع می شود .
وارد شهر که می شویم، ماتم و عزا همه جا را فرا گرفته. در مرکز شهر، آرامشی خاص که ناشی از حزن همگانی است،جلوه می کند؛ معنویتی دلنشین بر کوچه و بازار سایه گسترده که با برپایی دسته های عزاداری این معنویت چندین برابر می شود،گویا انسان عطش این فضای آرام را دارد لذا هر کس به گونه ای از دل مشغولی ها و روز مرگی های زندگی دست شسته است .
شهر در عزای پسر پیغمبر است، تیرگی پرچم های شهر گوشه ای از سیاهی آسمان در روز عاشوراست و نور و جلای عشق حسینی ودیعه ای خدادادی در دل و جان زنجانی ها بوده که با حضور و سینه زنی و زنجیر زنی این تعصب و غم خود را ابراز می کنند.
در خیابان ها اندک اندک خیمه های عزای سالار شهیدان به پا شده و همه در انتظار عصر تاسوعا و حرکت پُر شور و عظیم دسته حسینیه هستند.در مرکز شهر جایگاه هایی مخصوص فیلمبرداری و عکاسی و شکار لحظه ها آماده است ،لحظاتی که اگر این چنین ثبت و ضبط نشود ، شاید اتفاق آن صحنه را باور نکنیم . حال این سؤال به ذهن می رسد قیام عاشورا با چه دوربین هایی ضبط گردیده که بعد از هزار و اندی سال همچنان نمایشگر حساس ترین و دقیق ترین حالات نبرد عاشقان ولایت است.
همچنین چادر های سُرمه ای رنگی به منظور جمع آوری نذورات مستقر است که معمولاً بخشی از این نذورات جهت تقویت فرهنگ عاشورایی و زنده نگه داشتن راه امام حسین صرف می شود، این چادرها شباهت زیادی به خیمه های شیر زنان کربلا دارد که در تقویت اراده مردان خود در پیروی از خط مولایشان نقش به سزایی داشتند.
علاوه بر آن، وسایل صوتی ثابت از چند روز جلوتر تهیه شده اند تا از این طریق فریاد خود را به گوش جهانیان برسانند خبر از پیش در کل جهان پیچیده و همگان منتظر چنین مراسم عظیم و با شکوهی اند ، حضور میهمانان داخلی و خارجی در این روز گویای استقبال جهانی است.
در مسیر دسته ، گاو وگوسفندانی جهت قربانی آماده شده اند که سرو صدایشان در آن ساعت شکننده سکوت قبل از دسته است. گویا در این ایام همه چیز و همه کس در غم و ماتمند. چشمان مظلومانه این زبان بسته ها و بغض گره بسته در گلوی در و دیوار شهر ، نمونه هایی است که تصور گریان بودن آسمان در عاشورای سال 61 هجری را آسان می کند .
لحظه به لحظه با نزدیک شدن به ساعت 2 بعدازظهر عده ی بیش تری از مرد و زن، پیر و جوان و کوچک و بزرگ دیده می شوند که برای جاودانه کردن نام و یاد سالار شهیدان از راه دور و نزدیک آمده اند.جمعیت از سمت درب مسجد حسینیه اعظم شروع به حرکت کرده و منظم و هم صدا به سمت مرکز شهر به راه می افتند، طولی نمی کشد که در مسیر دسته جای سوزن انداختن نمی ماند.در ابتدای دسته پرچم های سیاه ، سبز و قرمز رنگی حمل می شود که نوشته « یا ابوالفضل » و « یا حسین » بر رویشان یادآور قیام خونین عاشورایی اند. کودکانی سیاه پوش با سر بند سبز «یا علی اصغر» بر دوش پدرانشان،دستان کودکانه خود را به سینه هایشان می زنند، جوشش عشقی ناب در خانواده های ایرانی را نمایان می سازد.
بانگ یا ابوالفضل عزاداران که از قلب پُر شور آنان برمی خیزد و همین طور حضور گرم و بی ریا و خالی از بدعت آنها حائز اهمیت است چرا که در عزاداری ها همچون سالهای گذشته کتل و علم به چشم نمی خورد و تنها دستان پر احساس حاضرین، عظمت و شکوه مراسم را دو چندان می کند.
اشک ها بر صفحه دیدگان عزاداران نقش می بندد که به راستی تعیین پاداش ریزش اشک به یاد امام حسین(علیه السلام) را تنها خدا می داند، البته خداوند به کمتر از بهشت برای این افراد راضی نخواهد شد. به امید آن که چنین اشک هایی با بصیرت و معرفت بیشتر از چشمان همه ی شیعیان جاری شود.
نوشته شده توسط فاطمه مسچی