چگونه زینب امام زمان خود باشیم؟
شاید هیچ وقت فکر نکرده ایم که زیارت عاشورا، «مرام نامه ی شیعیان» است. نوشته ای که به شیعیان نشان می دهد که چه جایگاهی دارند و تکلیفشان در این جایگاه چیست؟ اینکه ظالم و مظلوم چه کسانی هستند و وظیفه ی ما در مقابل آنها چیست؟ اینکه چگونه زینب مولای زمانمان باشیم.اگر اینگونه زیارت عاشورا نخوانده اید، با ما همراه باشید تا از مهمترین تکلیف شیعیان از دیدگاه زیارت عاشورا سخن بگوییم.
سه تکیف شیعیانخلق یک مرامنامه برای «شیعه ماندن» در گستره زمین یکی ازنتایج، قیام عاشورا است. امام حسین (ع) در روزهایی که زندگی انسانها درگیر روزمرگی بود، تعریفی از مرگ ارائه دادند و از سوی دیگر مرامنانه ی زندگی به صورت زیارت توسط حضرت زینب (س) ارایه شد. اگر زیارت را باز کنیم با مثلث «قرب» روبه رو می شویم. تقرب به سه عنوان وابسته است. «معرفت» ، «تولی» و «تبری». بنابراین، پس از معرفت، دشمن شناسی و مقابله با دشمن (تبری) و دوست شناسی و همراهی با دوست (تولّی) از مهمترین وظایف شیعیان بر اساس زیارت عاشوراست.تولی، عشق مقدس است و تبری کینه مقدس. که هر دوی این موضوعات در قرآن و زیارت عاشورا بیان شده اند.
گستره ی تبرّی و تولی در زیارت عاشورادر زیارت عاشورا، مرام نامه ی شیعیان، خداوند، گستره ی خاصی از دشمنان را از شمول رحمت خود خارج کرده است. این دشمنان همان کسانی هستند که ما باید نمونه ها و مصادیق امروزی شان را شناسایی کنیم و با قلب و زبان و دست از آنها برائت بجوییم. می توان لایه های این دشمنان را چنین برشمرد:
1.اساس ظلم:در فرازی از زیارت عاشورا، می خوانیم: « فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً أسَّسَتْ أساسَ الظُّلْمِ وَالجَوْرِ عَلَيْكُمْ أهْلَ البَيْتِ» (پس لعنت خداوند بر امتی که ظلم و ستم بر شما اهل بیت را پایه نهادند.) در این فراز، خداوند، پایه و اساس و مبانی ظلم به اهل بیت (ع) را از رحمت خود دور می کند و کسی که از رحمت خداوند دور می شود، جایگاهش در دوزخ است.
2.هدف قرار دادن استراتژی:در ادامه ی زیارت عاشورا می خوانیم: «وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ وَأزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الّتِي رَتَّبَكُمُ اللهُ فِيها» (و لعنت خدا بر امتی که شما را از مقامتان دفع کرد و مراتبی که خداوند شما را در آن جایگاه قرار داده بود، نابود گرداند.)هدف بنی امیه این بود که امام حسین (ع) را از جایگاهی که خداوند به ایشان داده بود، دور کنند. بنی امیه در اساس و بنیاد وصل به بنی اسرائیل بودند و این فکر و ایده را هم بنی اسرائیل به آنها القا کرده بود.
3. بیان عمل ظالمانه:در فرازی در زیارت عاشورا، می بینیم که عمل ستمگرانه ی بنی امیه و شامیان، مصیبتی بزرگ برای مسلمانان و اهل زمین و آسمان دانسته شده است، جایی که می فرماید: «يَا أبَا عَبْدِ اللهِ ، لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ ، وجَلّتْ وعَظُمَتْ المُصِيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَعَلَى جَمِيعِ أهْلِ الإسلام» (اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام.)
4. ذکر عامل میدانی:هر چند که آل زیاد و آل مروان و یزید و دیگران، فقط عمله های ظلم در میدان جنگ بودند و پایه و اساس ظلم را بنی اسرائیل پایه نهاده بودند، امّا در حدیث زیارت عاشورا، آنها نیز از رحمت خداوند محروم گشتند: «وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَيَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً»عاملان میدانی عصر ما چه کسانی هستند؟ امروز که شمر و یزیدی وجود ندارد، ما شیعیان آیا قدمی در راه شناخت عاملان ظلم برداشته ایم؟مرام نامه ی ما شیعیان، به ما می گوید همانطور که باید حسین (ع) زمان را شناخت، باید یزید زمانه را یافت و در دایره ی تبری آورد.
5. قوای پشتیبان و حمایت کننده:شاید برخی از ما فکر کنیم که دشمنان بعد از عاملان ظلم، لایه ی زیرین دیگری ندارد؛ امّا در زیارت عاشورا، کسانی که ظالمان را یاری رسانده اند نیز، جزء ملعونین هستند؛ کسانی که زمینه های فراهم آمدن این ظلم عظیم را ایجاد کردند و در نهایت با حمایت آنان بود که حسین بن علی(ع) را به شهادت رساندند: «وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ» (و خدا لعنت کند آنانكه تهيه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند)
6. قوای لجیستیکی (قوای تامین کننده):این نیرو نیز از نظر سنت خداوند، ملعون است. در جایی که در فرازی از مرام نامه ی شیعیان می خوانیم: «وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ» (و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زين کردند و دهنه زدند و به راه افتادند براى پيكار با تو)کسی از دوستان امام صادق (ع)، که شترش را به افراد را امانت می داد، روزی نزد ایشان آمد و گفت: «خلیفه می خواهد به مکه برود. آیا اجازه دارم که شترم را به اجاره بدهم؟»امام به او فرمودند که آیا دوست داری که خلیفه زنده بازگردد و شترهایت را برگرداند، او هم گفت بله و امام اجازه ی همکاری با خلیفه را به او ندادند. حتّی همین کوچکترین چیز در کمک به ظلم نیز، انسان را از رحمت خداوند دور می کند.
7. قوای روحیه ساز و رضایت دهنده:آخرین لایه ی ظالمان، کسانی هستند که روحیه ی عاملان ظلم را تقویت کردند و همچنین در زیارت وارث می خوانیم «فرضیت به» (یعنی کسانی که ظاهرا با ظالمان نبودند اما دردل به آن راضی شدند)این افراد هم از نظر خداوند، ملعون شمرده شده اند: «اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً»(خدايا لعنت کن بر گروهى که پيكار کردند با حسين عليه السلام و همراهى کردند و پيمان بستند و از هم پيروى کردند براى کشتن آن حضرت خدايا لعنت کن همه آنها را.)در جبهه ی حق نیز، چنین مرتبه بندی و دسته بندی وجود دارد. این رتبه از والاترین مقام که امام حسین (ع) است شروع می شود و تا دوست دار دوستداران آنها ادامه پیدا می کند. همه ی این افراد، در دایره ی تولی می گنجند.
عهد امام و عهد با امامزمانی که فردی دوست و دشمنش را شناخت، وقت آن است که دوست خداوند را یاری کند. این فرمانی است که از قیام عاشورا برجای مانده است. پس از خواندن زیارت عاشورا، وقتی که در فرازهای آن خواندیم که: «خدایا خونخواهی از آن امام را همراه با آن امام هدایتگر…روزی من گردان!» وقت آن است که منتقم(ع) را بشناسیم و به سویش قدم برداریم.وقتی که در زیارت عاشورا اعتراف می کنیم: «من دوستم با دوست شما و دشمنم با دشمن شما» معلوم است که خطاب ما تنها به امام حسین(ع) که در صحرای کربلا به شهادت رسیده اند، نیست. چرا که یاری ما به آن امام امروز، فایده ای ندارد. بلکه در این دوران، با اعتقاد به اینکه ادعیه زمان بردار نیست، می بایست دوستی خودمان را به امام زمانمان ثابت نماییم.حال وظیفه ی شیعیان، بر این اساس چیست؟
1.حرکت به سوی امام:این که ما منتظر می نشینیم تا امام زمان (عج) بیایند، تفکر غلطی است. پیامبر اکرم(ص)، به امام علی(ع) فرمودند: «مثل امام مانند مثل کعبه است. مردم به سوی کعبه می آیند و کعبه به سوی مردم نمی رود.»
2.تسلیم امام شدن:بعد از حرکت به سوی امام، باید آموخت که در مقابل امام، مطلقاً تسلم بود. امام صادق (ع)، در تفسیر آیه ی «أوفوا بعهدی أوف بعهدکم» فرمودند: خداوند فرموده است که به ولایت امیرالمؤمنین (ع) وفا کنید تا وعده ی بهشت را برای شما محقق کنم.
3.تجدید عهد با امام:یکی از بهترین راه های تجدید عهد با امام عصر (عح)، خواندن دعای عهد است. دقت کنید و ببنید چقدر زیبا عهد بسته می شود. مؤمن واقعی، در شرایطی که لحظه ی دعا تلقی می شود، مسائل بزرگ از خداوند می خواهد: «اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْدا وَ عَقْدا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا …؛براى آن حضرت بر عهدهام، عهد و پيمان و بيعت تجديد مىكنم، كه از آنرو نگردانم، و هيچگاه دست برندارم. خدايا مرا از ياران و مددكاران و دفاع كنندگان از او قرار ده و از شتابندگان به سويش در برآوردن خواسته هايش و اطاعت كنندگان اوامرش و مدافعان حضرتش و پيش گيرندگان به جانب خواسته اش،و كشتهشدگان در پيشگاهش. خدايا اگر بين من و او مرگى كه بر بندگانت حتم و قطعى ساختى حائل شد، كفن پوشيده از قبر مرا بيرون آور، با شمشير از نيام بركشيده و نيزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوت كننده، در ميان شهرنشين و باديه نشين.»
برگرفته از سخنرانی اسماعیل شفیعی سروستانی در شصت و نهمین نشست ماهانه ی موعود با موضوع: «از حسین تا مهدی»، دی ماه 1391.