پیامک. توجه ، توجه !!!
مدتی پیش در هنگام جستجو در اینترنت ، مطلبی دیدم با این عنوان که «ماجرای پیامکی که در روز عاشورا منتشر شد». کنجکاوی امانم را برید.بر روی لینک مطلب کلیک کردم و با خواندن پیامک شوکه شدم. پیامکی بود که دوستان برایم ارسال کرده بودند و به نظر بسیار حکیمانه و پند آموز می رسید.متن پیامک از این قرار است:
“محرم و صفر زمان بالیدن است نه فقط نالیدن ، بساطش آموزه است نه موزه ، تمرین خوب نگریستن است نه خوب گریستن ، نماد شعور مذهب است نه فقط شور مذهب. منتظران مهدی (عج) به هوش باشند که حسین (ع) را منتظرانش کشتند.”
ادامه مطلب را خواندم. استاد رجبی دوانی مطالبی بیان کرده بود که بسیار مورد توجه بود. مضمون صحبت هایش از این قرار بود که : اوایل انقلاب بعضی روزنامه ها چنین تشکیک هایی را ایجاد می نمودند. امام فرمودند ، عزاداریها باید به همان صورت انجام شود و هر چه داریم از محرم و صفر است.
حضرت را منتظرانش به شهادت نرساندند. منتظران حضرت در کوفه نماندند و از آنجا گریختند . تعدادی دیگر نیز چون حجاج ابن مسروق ، نافع ابن هلال و … در بین راه خود را به امام رساندند.
آنها از منتظران بودند. لذا نباید تصور کرد که این پیامک ها از واقعیتی سخن می گویند.
حتی حجت الاسلام قرائتی نیز با عنوان کردن این موضوع که مراجع ما پیش از همه گریه می کردند و بیش از همه هم فکر می کردند،در قبال این پیامک موضع گیری نمودند.
منقلب شدم. به این نتیجه رسیدم که، ما همان طور که به سخنان خود توجه می کنیم تا رنگی از جسارت و بی احترامی نسبت به افراد را نداشته باشد، بایستی بر پیامک های ارسالی خود ، دقت بیشتری نماییم تا خود عامل ایجاد شبهات در قلب و جان دوستان نگردیم!!!
پیام رهبر انقلاب امروز به کنگره بزرگداشت علامه قظب الدین شیرازی
رهبر انقلاب امروز در پیام به کنگره بزرگداشت علامه قظب الدین شیرازی : با وجود چنین الگو هایی ، لزومب ندارد که ما افرادی را از اعماق تاریکی های قزون وسطای اروپا بیرون بکشیم و آنا را به عنوان یک شخصیت معرفی کنیم.
مهمترین مساله آینده ایران؟؟؟
مقام معظم رهبری (مدظله العالی):
امروز یکی از مهمترین مسائل برای حفظ هویت، استقلال، عزت و
آینده ملت ایران جدی گرفتن تحقیق علمی و حرکت مصمم و برنامه ریزی شده در جهت ارتقای علمی کشور بدون اتلاف وقت است.
در دنیای امروز مبنای مناسبات و تحرکات بین المللی قدرت است و قدرت هر کشور نیز ناشی از علم و توانمندی علمی آن کشور است.
25 اردیبهشت ماه 1386
آرمان گرایی در علم
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) :
آرمانگرایی در علم یعنی به دنبال قله های علمی رفتن که این هدف، خوب درس خواندن را ضروری می سازد.آرمانگرایی در علم یعنی به دنبال قله های علمی رفتن که این هدف، خوب درس خواندن را ضروری می سازد. امروز درس خواندن،علم آموزی، پژوهش و جدیت در کار اصلی دانشجویی، یک جهاد است.
اجتماع پرشور دانشجویان ” 16 مردادماه 91 “
یلــدا
بر اساس آموزه های میترائیسم _که بعدها به آئین زرتشتی و مسیحیت و… نیز وارد شد_ آخرین شب پاییز تا طلوع صبحِ اولین روز زمستان، «شب یلدا» نام گذاری شده است. این شب، طولانی ترین شب سال و زمان نزاع اهریمن با اورمزد، و تاریکی با نور است. هنگام طلوع خورشید، اورمزد بر اهریمن غالب شده و دوباره نور _که تجلّیِ اورمزد است_ زاده می شود. ایرانیان باستان در این شب تا نزدیکی های صبح بیدار می ماندند و با شادی و افروختن آتش و اشتغال به امور نیک، به اورمزد در این نزاع یاری می رساندند. هزاران سال می گذرد از «مهرپرستی»، اما «مهردوستان» همچنان یلدا را گرامی می دارند.
آقای من،
«مهرپرستان» یقین داشتند که صاحبی دارند، عاشقانه برای اورمزد شب زنده داری می کردند و می دانستند عواقب شوم بی صاحبی و اهریمنی شدن جهان را.
اکنون قریب به هزار و صد و هفتاد سال از غیبتتان می گذرد. هزار و صد و هفتاد سال است که ما نه تنها نوری نیفروخته ایم در جاده ی آمدنتان، بلکه هر جا فروغی یافته ایم از خاموش کردنش دریغ نکرده ایم…
هزار و صد و هفتاد سال است که هیچ کوششی برای برآمدن آفتاب نکرده ایم، و خو گرفته ایم به شب و اهریمن…
«مهرپرستان» می دانستند که چه یلدا را بیدار بمانند و چه نمانند، فردا آفتاب طلوع خواهد کرد و نور غالب خواهد شد، ولی با این وجود نه تنها خودشان، که ما را هم واداشته اند به جشن گرفتن یلدا و شب زنده داری و افروختن آتش!
مولای من،
ما هزار و صد و هفتاد سال است می دانیم که اگر نیکی را در جهان نگسترانیم، آمدنتان به تأخیر می افتد باز، اما آسوده سر بر بالین می گذاریم.
آقای مهرها و مهربانی ها،
خیلی طولانی شده است یلدایمان…
چه «عهد» ها که با روسیاهی خواندیم و بستیم و شکستیم و باز،
اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بِاَمْرِكَ…
اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَهِ يَوْمي هذا وَ ما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَهً لَهُ في عُنُقي لا اَحُولُ عَنْها وَ لا اَزُولُ اَبَداً
اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الذّابّينَ عَنْهُ وَ الْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ…
(نوشته شده توسط: فاطمه بیات)
پیشگویی پایان دنیا
پيشگويان سال 2012 ميلادي را پايان دنيا پيش بيني مي كنند، آيا چنين چيزي امكان پذير است؟
اوّلاً طبق تصریح قرآن کریم ، تنها خدواند متعال است که از زمان قیامت باخبر است. ثانیاً طبق تصریح روایات رسوالله (ص) و ائمه اطهار (ع) ، تا امام مهدی ـ سلام الله علیه ـ ظهور نکرده ، قیامت رخ نمی دهد. همچنین طبق آموزه های اسلام و مسیحیّت تا حضرت عیسی (ع) دوباره به زمین باز نگردد قیامت رخ نمی دهد. باز طبق آموزه های اهل بیت (ع) حکومت عدل جهانی بعد از ظهور امام زمان (عج) سالیان درازی به طول خواهد انجامید. پس شکّی نیست که پایان جهان به این زودی ها فرا نمی رسد.
امّا این گونه پیشگویی ها یا عمدتاً از خرافات برخی ادیان ساختگی یا تحریف شده سرچشمه می گیرند ؛ یا شایعاتی هستند که اهداف خاصّی از آنها دنبال می شود. البته اگر پیشگویی کننده حقیقتاً از قدرت پیشگویی نسبی برخوردار باشد ، مثل پیشگویی های برخی اهل ریاضات ، یا پیشگویی های افراد آشنا به علوم غریبه ، بعید نیست که مشاهده یا یافته ی آنها اشاره به حادثه ای عظیم داشته باشد ، مثل جنگی بزرگ یا زلزله ای هولناک و امثال ؛ ولی در هر حال پیش بینی آخر دنیا برای پیشگویان امری است محال ؛ انبیاء از زمان وقوع قیامت اظهار بی اطّلاعی نموده اند کجا رسد افراد عادی.
همچنین قابل توجّه است که در گذشته نیز چندین بار چنین پیشگویی هایی از سوی برخی پیروان ادیان و مذاهب انحرافی صورت گرفته است ولی هیچگاه به پیشگویی آنها واقع نشده است ؛ برای مثال فرقه ای مسیحی قبل از سال دو هزار پیشگویی کرده بودند که در سال دو هزار عیسی مسیح دوباره ظهور خواهد نمود و از پس آن دنیا به انتها خواهد رسید و رستاخیز بر پا خواهد شد ولی سال دو هزار سپری گشت و خبری نشد
وحدت حوزه و دانشگاه
سؤال :طلبه و دانشجو در چه سطحى با هم می توانند قرار بگيرند و در پيشبرد علمی كشور نقش ايفا كنند؟
پاسخ : در زمينه چگونگى ارتباط بين اين دو قشر بسيار مهم و مؤثر در ابعاد مختلف كشور و ايجاد وحدت بين حوزه و دانشگاه طرحها و نظريات مختلفى ارائه شده است ولى همه آنها در اين نكته هم عقيده اند كه هرگونه پيشرفت ودستيابى به توسعه همه جانبه مستلزم ارتباط بين اين دو قشر و استفاده از نظرات و ديدگاههاى آنان مى باشد. اما در مورد چگونگى و نحوه ارتباط بين طلبه و دانشجو و دستيابى به وحدت، اجراى اقدامات ذيل لازم مى نمايد:
1- بررسى دو سيستم: تحقيق و پژوهش در نظام آموزشى و اجرايى حوزه و دانشگاه، گام اوليه و ابتدايى آرمان وحدت است. بايد در ابتدا سيستم هر دو نهاد، به درستى تحليل و تنقيح شود، اجزاء ماهيت هر يك، مشخص و عوارضى ناپايدار و قابل تفكيك، تبيين گردد تا سپس با در نظر گرفتن اين موارد، به ارائه راه حلهاى مناسب پرداخت.
2- تبادل معلومات: علوم حوزوى و دانشهاى دانشگاهى، با مطالب و اصطلاحاتى آميخته است كه حتى در بخشهاى مشترك و يا مشابه براى دانش پژوهان رشته ديگر، آگاهى از آن مفاهيم به دشوارى ميسر است. ازاينرو ارتباط مداوم فرهنگى، بين اين دو محفل علمى، ضرورى است و ثقل اين حركت را، دانشجويان و طلاب بر عهده دارند.
3- انتقال شيوهها: حوزه و دانشگاه از شيوههاى اختصاصى استفاده مى كنند كه براى نهاد ديگر، قابل استفاده است و يا مى توان با تغييرات مختصرى از آن بهره بردارى كرد. انتقال هشيارانه و آگاهانه اين شيوهها، گام مؤثرى در راه تكامل علمى است. اگر رابطه فرهنگى دو نهاد، در سطح انتقال معلومات بسنده شود، هيچگاه استغناء فكرى در اين دو محفل پديد نمى آيد. ضرورى ترين و اساسى ترين راه، انتقال و مبادله شيوهها و متدهاى علمى است (در بخشهاى مختلف تحصيل، تدريس، تحقيق و…).
4- براى استفاده موثر از اين دو قشر در جهت پيشبرد علمى كشور و دستيابى به توسعه برقرارى ارتباط سياسى بين اين دو قشر لازم مى باشد. مشاركت سياسى دو نهاد را بايستى جدى گرفت. بايد به حضور فعالانه دانشگاهيان، به ويژه دانشجويان، در مسائل حساس كشور چون انتخابات و… بها داد و از آنان در طرح و اجراى مسائل سياسى كمك گرفت و در شيوه سياست خارجى و برنامه ريزى داخلى و… از اين نيروهاى مستعد يارى جست. ازاينرو پايه ارتباط سياسى فعال بين حوزه و دانشگاه، مشاركت مساوى هر دو نهاد است.
5- يكى ديگر از اقدامات لازم براى دستيابى به اهداف مورد نظر و استفاده مؤثر از نقطه نظرات علمى اين دو قشر، ايجاد ستادى متشكل از برجستگان دو نهاد ياد شده براى برنامه ريزى آموزشى آن دو مى باشند تا آن زمان كه سيستم آموزشى و فرهنگى جامعه، از سوى دو نهاد برنامه ريز انجام مى يابد، ناهمگونى دو نهاد، طبيعى مى نمايد، نهاد شوراى عالى انقلاب فرهنگى، در مسائل حوزه، نقش و يا توان تصميم را ندارد. گويا فرهنگ جامعه، از طريق سيستم آموزشى جديد منتقل مى شود و حوزه در آن كم نقش و يا بى نقش است، بنابراين بايستى ستادى قوى و با قدرت اجرايى (متشكل از طراحان دو نهاد حوزه و دانشگاه) تشكيل يابد و برنامهريزى آموزشى دو نهاد را روشن و مشخص كند. در صورت عمل شدن اين طرح هر دو نهاد، از توانايى هاى بالفعل و بالقوه نهاد ديگر به راحتى مى تواند استفاده كند و در تكميل نهاد خويش يارى بجويد.
براى آگاهى بيشتر ر.ك: 1- مجله حوزه، شماره 18 و 35 2- رسالت حوزه و دانشگاه، ص 29،سيد عباس صالحى 3- دانشگاه اسلامى و رسالت دانشجوى مسلمان،بيانات مقام معظم رهبرى
منبع: WWW//porseman.org