امان از قهر محبوب!
انسان نهایت آرزویش این است که محبوبش از او خشنود باشد،بیشترین چیزی هم که از آن می ترسد این است که محبوبش نسبت به او بی مهر و علاقه شود که این باعث می شود او را رها کند.برای همین می گوید:ما را از کسانی قرار بده که آنها را از هجر و دوریت در امان قرار دادی.هجر،ترک کردنی است که از روی ناخشنودی است.همان قهر کردن است،مطلق فراق هجر نیست که این عالم،عالم فراق است.در این عالم بالاترین بندگان خدا هم آن وصلی را که آرزویشان است برایشان تحقق پیدا نمی کند.اصل فراق تقریبا لازمه زندگی این عالم است.ولی کشنده این است که جدایی از روی ناخشنودی باشد.هجر و قلا تقریبا هر دویش همین معنا را دارد،"ما وَدَعَک رَبُکَ وَما قَلی"،"ودعک “یعنی تو را رها کرده و جدا شده و “قلی “یعنی با تو بی مهری و قهر کرده است.
سخنرانی آیت الله مصباح یزدی-قم-دفتر رهبری-86
تکیه
پای درس آیه الله حائری شیرازی
صالحی
بی بصیرت ها، همیشه ییک قدم عقبند....!
“تسنیم”
ویل للمصلین
“تسنیم”
یگانه تکیه گاه من و تو
آتشی نمی سوزاند “ابراهیم “ را
دریایی غرق نمیکند “موسی” را
مادری ، کودک دلبندش را به دست موجهای خروشان “نیل” میسپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش
دیگری را برادرانش به چاه می اندازند
سر از خانه عزیز مصر در می آورد
مکر زلیخا زندانیش میکند، اما عاقبت بر تخت ملک مینشیند
از این “قصص قرآنی” هنوز هم نیاموختی
که اگر همه عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
وخدا نخواهد، نمیتوانند
او یگانه تکیه گاه من و توست
پس:
به “تدبیرش” اعتماد کن
به “حکمتش” دل سپار
به او “توکل” کن، و به سویش قدمی بردار
تا ده قدم آمدنش را به سوی خود به تماشا بنشینی
“تسنیم”
حق نمک
اگر یک بار کسی من و شما و به خانه خویش دعوت کند و بر سر سفره خویش بنشاندو به اصطلاح نمک گیرمان کند سعی می کنیم به هر نحو ممکن این محبت او را تلاتفی کنیم.چگونه است که عمری خود به همراه خانواده و بستگان و هموطنان و همنوعان و … همه مخلوقات خدا مهمان خوان کرم امام عصر ارواحنا فداه هستیم ولی حق نمک را ادا نمی کنیم؟!
جزوه…
تکیه
متن یا حاشیه؟
به راستی جایگاه امام عصر علیه السلام در کجای زندگی ما قرار دارد؟متن یا حاشیه؟چند دقیقه از 24 ساعت اوقات شبانه روز ما اختصاص به حضرت بقیه الله ارواحنا فداه دادرد؟متاسفانه باید گفت حتی در حاشیه زندگی برخی از ما حضور آقا لمس نمی شود. انگار که در این سالها که می گذرد جایی برای امام زمان علیه السلام نیست و در این سرزمین جایی برای ایشان نیست!!!
گاهی هم او را صدا می زنیم و تمنایش می کنیم تا به خواسته های کوچک و حقیر خود برسیم،نگاه ما به امام زمان یک نگاه حداقلی است امام را می خواهیم برای رفع گرفتاری ها،ادای قرض ها،شفای بیماری ها،خیلی که رشد کنیم و آرمانهایمان را ارتقا بخشیم آرزویمان می شود رفع ظلم.اما حیف که نمی دانیم این نگاه ها ،این نگاه های حداقلی به امام زمان(ع) است،مانند بچه ای که از پدرش درخواست یک ماشین مدل بالا را دارد تا با تایر آن بازی کند.درست است که ما باید تمام خواسته هایمان را باید از امام بخواهیم و خودشان فرمودند که حتی نمک غذایتان را از ما بخواهید.اما چقدر حیف است که از آنها غیر خودشان را طلب نماییم. بعد هم می گوییم اگر حاجت ما را ندهید با شما قهر می کنیم!شکایتتان را پیش مادرتان می بریم!این یعنی آنچه خواسته ایم،برای ما ، از خود امام مهمتر است.یعنی فراموش کرده ایم که امام وسیله رشد و هدایت و مایه حرکت است از یاد برده ایم که توسل و کمک گرفتن از امام در جایی است که جایگاه ایشان است.در حقیقت ما امام(ع) را به زندگی خود آورده ایم تا انکار کنیم در ظلمتیم،واین ندیدن تاریکی ها است.
جزوه….
تکیه