حاج شیخ عباس قمی وعشق به مطالعه
ن شد .
در اين حال يك ماشين سوارى كه از همان راه مى رفت ديد شخصى در ميان بيابان مشغول نوشتن است ، از باب ادب توقف كرده و با يك دنيا احترام آقا را رسوا نمود. وقتى كه مقدارى راه آمدند ديدند ماشين قبلى تصادف كرده و راننده آن كه اين تصادف را نتيجه پياده كردن و جسارت به شيخ عباس مى دانست از ايشان عذر خواهى كرد.
مرحوم محدث قمى عشق زيادى به مطالعه داشت و در اين راه موفق بود و هرگاه با دوستانش كه از علما بودند به باغى در اطراف مشهد مى رفتند ، همين كه صرف غذا به پايان مى رسيد، به گوشه اى خلوت مى رفت و مشغول مطالعه مى شد. برخى از تاليفاتش يادگار همين اوقات و لحظات و سفرهاى كوتاه وى بوده است ، او لحظه اى از وقتش به هدر نمى رفت . و عمر با بركتى داشت . يكى از دوستانش نقل كرد: تا صرف غذا به پايان مى رسيد شيخ قلم و كاغذ بر مى داشت و مى نوشت ما مى گفتيم حاج شيخ صبر كن قدرى صحبت كنيم مى فرمود: شما مى رويد و اينها مى ماند.
منبع :مردان علم درمیدان عمل ج5
مولف:سیدنعمت الله حسینی (م.ص)