دعا اعتراف عملی به بندگی
دعا، راه يافتن به رحمت و اقتدار ناپیدا کرانه الهي، و رازگویی و نیاز خواهی در محضر رب العالمین است دعا والاترین حالت مذهبی در انسان و حقیقت آن اوجگيري روح انسان است به سوی خداوند و مهمترين و مؤثرترين وسيله ارتباط بين خداوند و بندهاش ميباشد، امام صادق (ع) میفرماید: «دعا مخزن و گنجینه اجابت است آنگونه که ابر مخزن باران است» و از منظری دعا اگر نه صرفاً «قال» كه «حال» و «استعداد» باشد عین اجابت است آنگونه که مولانا می گوید:
گـفـت آن الـلــه تــو لـبیــک مــاسـت و آن نــیاز و درد و سـوزت پـیک ماســت
حــیلـه ها و چــاره جــویـی های تــو جــذب ما بــود و گشــاد ایـن پــای تــو
تــرس و عــشق تـو کـمنـد لطف ماست زیـر هــر یــارب تــو لــبیـک هــاســت
مثنوی معنوی، دفتر سوم، ابيات: 195-197
مرسوم است كه داعي پس از اتمام دعا، دستها را بر صورتش ميكشد چرا كه اين دست در هر حال خالي نمانده و عنايتي به آن شده است. حضرت علي(علیه السلا م) ميفرمايد: «من اعطي الدّعا لم يُحرم الاجابة»، (به هر كس دعا داده شود اقیانوس میپیوندد با درياي رحمت و كرامت متصل می شود، دعا غذای روح وعطیه ای الهی است که خداوند نصیب بندگانش فرموده است، علي (ع) ميفرمايد: «الدّعاءُ مفتاح الرحمة و مصباح الظلمة»، (دعا گشاينده درهاي رحمت الهي و زدايندة ظلمات قلبي و روحي است)، (بحارالانوار، ج 93، ص300) دعا مرکب بنده سالک در «صراط مستقیم» و مقصد «الیه راجعون»، (بقره، 156) میباشد.
هم دعا از من روان کردی چو آب هم ثباتش بخش ودارش مستجاب
هـم تـو بـودی اول آرنـده دعـا هـم تـو باش آخر اجابت را رجا
مثنوي معنوي، دفتر پنجم، ابيات: 4162-۴۱۶۳
این طلب در مـا هـم از ایجـاد توسـت رستـن از بیداد یارب داد توست
بی طلـب تـــو ایـــن طلبمـان دادهاي بـیشمـار و حـد عطاهـا دادهای
مثنوي معنوي، دفتر اول، ابيات: 1337-1338دعا، بيشتر و پيشتر از آنكه «ابزار زندگي» باشد، «ابراز بندگي» است و نه فقط خواستن، بلكه شناختن، دانستن، تعالي يافتن و «شدن» ميباشد. دعا مغز و عصاره عبادت است آنگونه که در احادیث آمده: «الدعا مخّ العباده»، (امام سجاد عليهالسلام) در دعای 47 صحیفه که دعای عرفه امام سجاد (ع) میباشد عرض می کند:«فسمّیت دعائک عباده». قرآن ميفرمايد: «ادعوني استجب لكم انّ الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين»، (و پروردگارتان گويد: مرا به دعا بخوانيدتا برايتان اجابت كنم، بيگمان كساني از عبادت من استكبار ميورزند، زودا كه به خواري و زاري وارد دوزخ شوند)، (غافر، 60) ملاحظه ميشود كه در آيه فوق دعا و عبادت در كنار هم مطرح شدهاند و بعد از توصيه به دعا، عواقب استكبار از عبادت را مطرح ميفرمايد كه اين استكبار از عبادت با بياعتنايي نسبت به دعا نمود پيدا ميكند، همانگونه كه دعا نشانه توجه بنده به خداوند است، پيدا كردن توفيق دعا نيز نشانة عنايت و توجّه خداوند به بندهاش ميباشد كه ميفرمايد: «قل ما يعئوا بكم ربي لولا دعاؤكم»، (بگو اگر دعايتان نباشد، پروردگار من به شما اعتنايي ندارد)، (فرقان،77)
جان جاهل زين دعا جز دور نيست زآنكه يارب گفتنش دستور نيست
بر دهان و بر دلش قفل است و بنـد تـا ننـالد با خــدا وقـت گزنـد
مثنوي معنوي، دفتر سوم، ابيات: 198-199
دعا و نيايش اگر توأم با معرفت و بصيرت باشد به رشد و تعالي منتج ميشود، آيه شريفه ميفرمايد: «فليستجيبوا لي و ليؤمنوا بي لعلهم يرشدون»، در واقع بندة داعي با دعا و نيايش زمينه رشد را براي خود فراهم ميآورد و بنده با دعا بايد اميدوار به دستيابي به رشد باشد كه فرموده: «لعلهم يرشدون»