سلسله مباحث معاد شناسی - 92/11/27
از منظر قرآن کیم ، روح موجودی است فرامکانی و فرازمانی و مجرد که مقام یکی از روح ها، مقامی است رفیع و از این حیث خداوند آن را به خویش نسبت داده است. «نفخته فیه من روحی»
روح دارای ویژگیهایی است . برخی از آن ویژگی ها عبارتند از:
1- حقیقت نفس انسان، وجود امری است نه خلقی.
2- روح تجرد دارد (این ویژگی در مقابل محدود است). منظور این است که روح جهت و مکان ندارد. البته مجرد مطلق خداوند است و وقتی می گوییم روح انسان مجرد است ، در مقایشه با موجودات این جهانی است و گرنه روح هم محدودیت دارد (این محدودیت عبارت است از این که ابتدا نبوده و بعد موجود شده و در وجود نیازمند به غیر است).
3- حضور توجهی دارد. یعنی نفس انسان این گونه است که فرامکانی است (محدود در مکان خاص نیست و همه جایی و هر جایی است).اما این حضور در برخی مکان ها بیشتر و در برخی کان ها کمتر است و آن به سبب میزان توجه نفس و روح به آن مکانهاست. اگر توجه اش به مکانی کمتر باشد حضورش نیز کمتر است. (در این دنیا به سبب آن که روح انسان بیشترین توجه را به ماده دارد، حضور توجهی نسبت به بدن دارد).
4- ارتباط تعلقی: یعنی نفس به هر چه علاقه داشته باشد، ارتباطی را با آن برقرار می نماید. این که می بینیم روح بیشترین ارتباط را با بدن دارد به خاطر تعلّق بسیاری است که نسبت به آن دارد (مثلا همان اندازه که شخص به عینک خود ارتباط داشته باشد، تعلق وی به آن بیشتر است). از این جهت اگر شخص ارتباط با خدارا افزایش دهد، تعلق روح به خدا افزایش می یابد.
5- نیازمند ابزار است. نفس برای ادراک جهان خارج و حس ، نیازمند ابزار است . بدون ابزار، شخص حتی نمی تواند خود را درک کند.
ابزار در انسان سه نوع است:
الف- بدن مادی (که در جلسات آینده به تفصیل صحبت می شود).
ب- غالب برزخی : از منظر قرآن و روایات ، غیر از این جسم، غالب برزخی وجود دارد که عین جسم مادی است ؛ اما نسبت به این بُعد مادی ، نامحدود است و نسبت به ماده مجرد و نسبت به نفس محدود است.
ج- غالب قیامتی: این غالب فعلا موجود نیست. انسان در قیامت، دوباره با یک جسم قیامتی زنده می شود. این جسم همین جسم مادی است ولی با ویژگی های قیامتی. یکی از ویژگی های جسم قیامتی این است که وقتی گوشت می ریزد و دوباره می روید اما در این دنیا این امکان موجود نیست.