عید سعید قربان مبارک
امام خمینی (ره):
عید شریف فطر، عید است برای ضیافت الله، و عید شریف قربان، عید است برای لقاء الله. و آن عید که ضیافت الله است مقدمه برای لقاء الله، و اینکه امر شده است به حضرت ابراهیم فریاد بزن تا بیایند پیش تو برای اینکه راهی است که از طریق ولی الله باید طی بشود، از طریق اولیا الله باید طی بشود و حضرت ابراهیم (سلام الله علیه) ولیّ وقت بود و ولیّ است برای همه نسل ها و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ولیّ اعظم است و ولیّ است برای همه عالم و از راه اینها باید رسید به آنجایی که باید رسید. (صحیفه امام (ره)، ج 18)
روز عرفه و دعا
مقام معظم رهبری (مدظله العالی):
باید به خدای متعال توکل کنید و تقوای الهی را هم از او بخواهید. چند روز پیش در دعای مبارک امام حسین (علیه السلام) در روز عرفه خواندید: « اللهم اجعلنی أخشاک کأنّی أراکَ و أسعدنی بتقویکَ و لا تشقنی بمعصیتک». « و أسعدنی بتقویکَ »؛ با تقوای خودت مرا خوشوقت و خوشبخت کن. «ولا تشقنی » با معصیت خودت مرا بدبخت نکن. باید از خدا تقوای الهی را خواست.(80/12/7)
تحلیل و بررسی جریان پذیرش کاپیتولاسیون
تحميل كاپيتوﻻسيون بر ملّت مظلوم ما به وسيله شاه مخلوع سابق از بزرگترين جنايات آمريكا بود كه با مخالفت روحـانيون و ملّت متدين مواجه گشت و از آن پس چه ستم ها و چه جنايات كه بر ملّت ما وارد نشد. (صحيفه نور، جلد 12 ، ص 133 ، پيام به كنفرانس رسيدگى به جنايات آمريكا، تاريخ سخنرانى 11 / 3 / 59 )
در اين چند روز اين تصويب نامه را بردند به مجلس شورا و در آنجا صحبت هائى كردند، مخالفت هائى شد، بعضى از وكــﻼ هم مخالفت هائى كردند، صحبت هايى كردند لكن مطلب را گذراندند، با كمال وقاحت گذراندند، دولت با كمــال وقاحـت از اين امر ننگين طرفدارى كرد ملّت ايران را از سگ هاى آمريكا پست تر كردند، اگر چنانچه كسى سگ آمريكائى را زير بگيرد باز خواست از او مى كنند، اگر شاه ايران يك سگ آمريكائى را زيـر بگيرد بــاز خواسـت مــى كننـد و اگـر چنانچـه يــك آشــپز آمريكائى شاه ايران را زير بگيرد، مرجع ايران را زير بگيرد، بزرگتر مقام را زير بگيرد هيچ كس حــق تعـرض نـدارد، چــرا؟ بـراى اين كه مى خواستند وام بگيرند از آمريكا، آمريكا گفت اين كار بايد بشود ﻻبد اين جور است بعد از سـه چهـار روز وام 200 ميليونى ،200 ميليون دﻻرى تقاضا كردند، دولت تصويب كرد كه در ظــرف 5 سـال مبلــغ مزبـور بـه دولـت ايـران بدهنــد و در عرض 10 سال 300 ميليون بگيرند.(صحيفه نور، جلد 1 ،ص 210، به مناسبت تصويب كاپيتوﻻسيون ، تاريخ سخنرانی 4/ 8 / 43 )
آيا ملّت ايران مى داند در اين روزها در مجلس چه گذشت ؟ مى داند بدون اطﻼع ملّت و به طور قاچـاق چـه جنــايتى واقـع شد؟ مى داند مجلس به پيشنهاد دولت سند بردگى ملّت ايران را امضاء كرد؟ اقرار به مستعمره بــودن ايـران نمــود؟ سـند وحشى بودن ملّت مسلمان را به آمريكا داد، قلم سياه كشيد بر جميع مفاخر اسـﻼمى و ملــى مـا، قلــم ســرخ كشــيد بــر تمام ﻻف و گزاف هاى چندين ساله سران قوم ، ايران را از عقب افتاده ترين ممالك دنيـا پســت تـر كـرد؟ اهانــت بـه ارتــش محترم ايران و صاحب منصبان و درجه داران نمود؟ حيثيت دادگاه هاى ايران را پايمال كرد؟ به ننگين ترين تصويب نامه دولت سابق با پيشنهاد دولت حاضر بدون اطﻼع ملّت با چند ساعت صحبت هاى سرى ، راى مثبت داد؟ ملّـت ايــران را در تحـت اسارت آمريكائى ها قرار داد؟ اكنون مستشاران نظامى و غير نظامى آمريكا با جميع خانواده و مستخدمين آنها آزادنــد هـر جنايتى بكنند، هر خيانتى بكنند، پليس ايران حق بازداشت آنها را ندارد دادگاه هاى ايران حق رسيدگى ندارند، چرا؟ بـراى آنكه آمريكا مملكت دﻻر است و دولت ايران محتاج به دﻻر .(صحيفه نور، جلد 1 ، صفحه 109، پيام به مناسبت تصويب كاپيتوﻻسيون ، تاريخ سخنرانى 4 / 8 / 43 )
دعا اعتراف عملی به بندگی
دعا، راه يافتن به رحمت و اقتدار ناپیدا کرانه الهي، و رازگویی و نیاز خواهی در محضر رب العالمین است دعا والاترین حالت مذهبی در انسان و حقیقت آن اوجگيري روح انسان است به سوی خداوند و مهمترين و مؤثرترين وسيله ارتباط بين خداوند و بندهاش ميباشد، امام صادق (ع) میفرماید: «دعا مخزن و گنجینه اجابت است آنگونه که ابر مخزن باران است» و از منظری دعا اگر نه صرفاً «قال» كه «حال» و «استعداد» باشد عین اجابت است آنگونه که مولانا می گوید:
گـفـت آن الـلــه تــو لـبیــک مــاسـت و آن نــیاز و درد و سـوزت پـیک ماســت
حــیلـه ها و چــاره جــویـی های تــو جــذب ما بــود و گشــاد ایـن پــای تــو
تــرس و عــشق تـو کـمنـد لطف ماست زیـر هــر یــارب تــو لــبیـک هــاســت
مثنوی معنوی، دفتر سوم، ابيات: 195-197
مرسوم است كه داعي پس از اتمام دعا، دستها را بر صورتش ميكشد چرا كه اين دست در هر حال خالي نمانده و عنايتي به آن شده است. حضرت علي(علیه السلا م) ميفرمايد: «من اعطي الدّعا لم يُحرم الاجابة»، (به هر كس دعا داده شود اقیانوس میپیوندد با درياي رحمت و كرامت متصل می شود، دعا غذای روح وعطیه ای الهی است که خداوند نصیب بندگانش فرموده است، علي (ع) ميفرمايد: «الدّعاءُ مفتاح الرحمة و مصباح الظلمة»، (دعا گشاينده درهاي رحمت الهي و زدايندة ظلمات قلبي و روحي است)، (بحارالانوار، ج 93، ص300) دعا مرکب بنده سالک در «صراط مستقیم» و مقصد «الیه راجعون»، (بقره، 156) میباشد.
هم دعا از من روان کردی چو آب هم ثباتش بخش ودارش مستجاب
هـم تـو بـودی اول آرنـده دعـا هـم تـو باش آخر اجابت را رجا
مثنوي معنوي، دفتر پنجم، ابيات: 4162-۴۱۶۳
این طلب در مـا هـم از ایجـاد توسـت رستـن از بیداد یارب داد توست
بی طلـب تـــو ایـــن طلبمـان دادهاي بـیشمـار و حـد عطاهـا دادهای
مثنوي معنوي، دفتر اول، ابيات: 1337-1338دعا، بيشتر و پيشتر از آنكه «ابزار زندگي» باشد، «ابراز بندگي» است و نه فقط خواستن، بلكه شناختن، دانستن، تعالي يافتن و «شدن» ميباشد. دعا مغز و عصاره عبادت است آنگونه که در احادیث آمده: «الدعا مخّ العباده»، (امام سجاد عليهالسلام) در دعای 47 صحیفه که دعای عرفه امام سجاد (ع) میباشد عرض می کند:«فسمّیت دعائک عباده». قرآن ميفرمايد: «ادعوني استجب لكم انّ الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين»، (و پروردگارتان گويد: مرا به دعا بخوانيدتا برايتان اجابت كنم، بيگمان كساني از عبادت من استكبار ميورزند، زودا كه به خواري و زاري وارد دوزخ شوند)، (غافر، 60) ملاحظه ميشود كه در آيه فوق دعا و عبادت در كنار هم مطرح شدهاند و بعد از توصيه به دعا، عواقب استكبار از عبادت را مطرح ميفرمايد كه اين استكبار از عبادت با بياعتنايي نسبت به دعا نمود پيدا ميكند، همانگونه كه دعا نشانه توجه بنده به خداوند است، پيدا كردن توفيق دعا نيز نشانة عنايت و توجّه خداوند به بندهاش ميباشد كه ميفرمايد: «قل ما يعئوا بكم ربي لولا دعاؤكم»، (بگو اگر دعايتان نباشد، پروردگار من به شما اعتنايي ندارد)، (فرقان،77)
جان جاهل زين دعا جز دور نيست زآنكه يارب گفتنش دستور نيست
بر دهان و بر دلش قفل است و بنـد تـا ننـالد با خــدا وقـت گزنـد
مثنوي معنوي، دفتر سوم، ابيات: 198-199
دعا و نيايش اگر توأم با معرفت و بصيرت باشد به رشد و تعالي منتج ميشود، آيه شريفه ميفرمايد: «فليستجيبوا لي و ليؤمنوا بي لعلهم يرشدون»، در واقع بندة داعي با دعا و نيايش زمينه رشد را براي خود فراهم ميآورد و بنده با دعا بايد اميدوار به دستيابي به رشد باشد كه فرموده: «لعلهم يرشدون»
یا باقر العلوم ( علیه السلام)
مناظره امام محمد باقر (علیه السلام) با عالم نصرانی
مناظره امام باقر (علیه السلام) با عالم نصرانی:
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: با پدرم از خانه بیرون آمد چون به میدان رسیدیم جماعت کثیری را دیدیم که نشسته اند پدرم پرسید که : اینان کیستند؟ حاجب هشام گفت: قسّیسان و رهبانان نصاری اند، در این کوه عالِمی دارند که داناترین علمای ایشان است و هر سال یک مرتبه به نزد او می آیند و مسائل خود را از او سئوال می کنند و امروز برای آن جمع شده اند. پس پدرم به نزد ایشان رفت و من نیز با او رفتم. پدرم سر خود را به جامه پیچید که او را نشناسند و با گروه نصاری به آن کوه بالا رفت و چون نصاری نشستند پدرم نیز در میان آنان نشست و آن ترسایان مسندها برای عالم خود انداختند و او را بیرون آوردند و بر روی مسند نشاندند و او عمر بسیار داشت و بعضی از اصحاب عیسی را دیده بود و از پیری ابروهای او بر دیده اش افتاده بود. ابروهای خود را با حریر زردی به سر بست و دیده های خود را مانند دیده های افعی به حرکت درآورد و به سوی حاضران نظر کرد.
چون خبر به هشام رسید که حضرت به دیر نصاری رفته است کسی از مخصوصان خود را فرستاد تا از آنچه میان ایشان و حضرت می گذرد به او خبر دهد.
چون نظرآن عالم بر پدرم افتاد گفت: تو از مایی یا از امت مرحومه؟
حضرت فرمود: از امت مرحومه ام.
پرسید: از علمای ایشان یا از جهّال ایشان؟
حضرت فرمود: از جهّال ایشان نیستم؛
پس آن عالم بسیار مضطرب شد و گفت: من از تو سؤال کنم یا تو از من سؤال می کنی؟
پدرم فرمود: تو سؤال کن.
نصرانی گفت:ای گروه نصاری مردی از امت محمد به من می گویید که از من سؤال کن سزاوار است که مسأله ای چند از او بپرسم. پس گفت: ای بنده خدا خبر ده مرا از ساعتی که نه از شب است و نه از روز؟
پدرم فرمود: مابین طلوع صبح است تا طلوع آفتاب.
گفت: پس از کدام ساعات است؟
پدرم فرمود که از ساعات بهشت است و در این ساعت بیماران ما به هوش می آیند و دردها ساکن می شود و کسی را که شب خواب نبرد در این ساعت به خواب می رود و حق تعالی را رغبت رغبت کنندگان به سوی آخرت گردانیده و از برای عمل کنندگان برای آخرت دلیل واضحی ساخته و برای انکار انکار کنندگان و متکبران که عمل برای آخرت نمی کنند حجتی گردانیده است.
نصرانی گفت: راست گفتی. مرا خبر ده از آنچه دعوا می کنید که اهل بهشت می خورند و می آشامند و از ایشان بول و غائط جدا نمی شود آیا در دنیا نظیر آن هست؟
حضرت فرمود: بله جنین در شکم مادر می خورد از آنچه مادر او میخورد و از او چیزی جدا نمی شود.
نصرانی گفت: تو نگفتی که من از علمای ایشان نیستم؟
حضرت فرمود که من گفتم از جهّال ایشان نیستم.
نصرانی گفت: مرا خبر ده از آنچه دعوا می کنید که میوه های بهشت برطرف نمی شود هر چند از آن تناول کنید باز به حال خود هست، آیا در دنیا نظیری دارد؟
حضرت فرمود: بله نظیر آن در دنیا چراغ است که اگر صد هزار از آن روشن کنند کم نمی شود و همیشه هست.
نصرانی گفت: از تو مسأله ای سؤال میکنم که نمی توانی جواب آن را بدهی.
حضرت فرمود سؤال کن.
نصرانی گفت مرا خبر ده از مردی که با زن خود نزدیکی کرد و آن زن به دو پسر حامله شد و هر دو در یک ساعت متولد شدند و در یک ساعت مردند و در وقت مردن یکی پنجاه سال از عمر او گذشته بود و دیگری صد و پنجاه سال زندگانی کرده بود؟
حضرت فرمود: آن دو فرزند عُزیر و عزر بودند که مادر ایشان به ایشان در یک ساعت حامله شد و در یک ساعت متولد شدند و سی سال با یکدیگر زندگانی کردند پس حق تعالی عزیر را میراند و بعد از صد سال او را زنده کرد و بیست سال دیگر با برادر خود زندگانی کرد و هر دو در یک ساعت فوت کردند.
نصرانی برخاست و گفت: از من داناتری را آورده اید که مرا رسوا کند؟! به خدا سوگند تا این مرد در شام است دیگر من با شما سخن نخواهم گفت هرچه خواهید از او سؤال کنید.
چون این خبر به هشام رسید و به اوگفتند خبر مباحثه حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) با نصرانی در شام منتشر شده و بر اهل شام علم و کمال او ظاهر گردیده است او امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) را روانه مدینه کرد. (با تفاصیلی که در کتب تاریخی آمده است)
معرفت نصب کعبه و دحو الارض
و إن تَعُدُّوا نِعمَتَ اللهِ لا تُحصُو ها
( ابراهیم /14)
از جمله نعمتهای بزرگ الهی ، آن است که کعبه را خانه خویشتن قرار داده و به مردم اذن داده است
که قصد زیارت آن کنند و از آنها کعبه را زیارت خود پذیرفته است
و زیارت را مورد پاداش و قبول و رضای خود شمرده است
و به جانم سوگند که این منتهای لطف و ارفاق و کرم است.
برای این نعمت صورت و حقیقتی است:
اما صورت آن ؛ خدای تبارک و تعالی در این روز زمین را برای سکنای بنی آدم و معیشت آن بنا فرمود
و زمین هر چه از نعمات در آن است حتی بدنهای ما و ارزاق ما تماماً از چیزهایی است
که در این روز از رحمت حق انتشار یافته است…
و حقیقت آن اگر بشناسی بر حیرت می افزاید؛ و آنکه آنچه را اهل حق و کشف آن را فهمیده
و به آن اخبار اهل بیتِ وحی (علیهم السلام) اشاره نموده است
آن است که خدای تبارک و تعالی آدم را آفرید و آن را در «عالم مثال» قرار داد
و آن بهشتی است که آدم از آن به زمین نزول نمود،سپس او را به زمین فرود آورد
تا از این سفر تمام آنچه را که در عالم برزخ از نعمت های مثالی مهیا ساخته است استفاده نماید.
پس عارفِ مراقب برای روز «دحو الارض» به ازای تمام این نعمت ها شکری بر خویشتن واجب می بیند
و در این حال از حقیقت قلب خود معتقد می شود به این که قادر بر ادای حق چیز حقیری از اجزای کوچک آن نیست
هرچند برای این شکرانه از تمام عابدین و شاکرین کمک بطلبد و همگی أَبَدُ الأَبَدین مشغول به شکر شوند.
(میرزا جوادآقا ملکی تبریزی،المراقبات)