شیخ فضل الله نوری
نحوه ی شهادت شیخ فضل الله نوری
جالب این جاست كه وقتی محاكمه صورت می گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه اعدام وی بودند. هنگامی كه می خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه ی خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. وقتی به در نظیمه رسید رو به آسمان كرد و گفت: “افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد” و حدود یك ساعت و نیم به غروب روز سیزده رجب 1327 قمری بود. وقتی به پایه ی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و مهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او پرونده سازی كنند. پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی چهارپایه رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد و فرمود:
“خدایا، تو خودت شاهد باش كه من آنچه را كه باید بگویم به این مردم گفتم” خدایا تو خودت شاهد باش كه من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد كردم، گفتند قوطی سیگارش بود.
خدایا تو خودت شاهد باش كه در این دم آخر باز هم به این مردم می گویم كه مؤسس این اساس لامذهبین هستند كه مردم را فریب داده اند” این اساس مخالف اسلام است. محاكمه ی من و شما مردم بماند پیش پیغمبر محمد بن عبدالله(ص)” آن گاه عمامه را از سر برداشته و فرمود:
“از سر من این عمامه را برداشتند، از سر همه بر خواهند داشت.”
در آستانه ی اعدام یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود: “دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد”
طناب دار به گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی جان وی برفراز دار باقی مانده بود. دسته موزیك شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می زدند و شادی می كردند. و چه بی احترامی هایی كه به جنازه ی شیخ نكردند.
رنگ و بوی روزه در بین شهدا
حکم تزریق آمپول در حال روزه
سوال: تزریق انواع آمپول و سرم در حال روزه چه حکمی دارد ؟
نرگس طاهری
عنوان : اعجاز در قرآن
استاد راهنما : نگار چهل امیرانی
پژوهشگر: نرگس طاهری
چکیده
این تحقیق به بررسی اعجاز قرآن و ابعاد و دلایل آن پرداخته است و شامل پنج فصل ذیل میباشد:
فصل اول، گذری دارد بر کلیات این تحقیق که شامل: تعریف و تبیین موضوع، اهداف و ضرورت تحقیق،روش تحقیق، سوال های تحقیق، پیشینه موضوع و کلید واژگان می باشد.
فصل دوم، شامل مفاهیم و اصطلاحات اعجاز است که در بردارنده معنای لغوی و اصطلاحی و مفهوم اعجاز، انگیزه و رمز اعجاز، ریشه و حقیقت اعجاز، امکان عقلی اعجاز و… حکمت تنوع معجزات و امتیازات قرآن کریم می باشد.
فصل سوم، گذری دارد بر تحدّی که شامل مفهوم تحدّی، تاریخچه، دامنه، مراحل و ضرورت های تحدّی، تحدّیقرآن، سیر نزولی یا صعودی آیات تحدّی، مدعیان معارضه با قرآن، تفاوت قرآن و شاهکارهای ادبی و… صرفه و نارسایی این دیدگاه و دستاویز مبدعان صرفه و تحلیل آن می باشد.
فصل چهارم، در برگیرنده ابعاد اعجاز می باشد؛ و به اعجاز علمی، اعجاز بیانی، اعجاز تشریعی، اعجاز از نظر اخلاق، استدلال، آفرینش های هنری، اخبار غیبی و قصص، اعجاز از نظر تاریخ و اعجاز عددی قرآن می پردازد.
فصل آخر هم اشاره دارد به دلایل عقلی و نقلی اثبات اعجاز قرآن.
نتیجه گیری
قرآن کریم تنها یک چهره ندارد، یک چهره عمومی دارد که برای همه گشاده است و نور مبین است و رمز هدایت خلقت. اما چهره بلکه چهره های دیگر دارد که آن را تنها به اندیشمندان، آن ها که تشنه حقند و پوینده راهند و خواهان بیشتر، نشان می دهد و به اندازه پیمانه وجود و کوشش و تلاش آمیخته با اخلاصش، سهمی می بخشد. این چهره ها که در لسان احادیث«بطون» قرآن نامیده شده، بر همه کس تجلی نمی کند و به بیان صحیح تر، همه ی چشم ها قدرت دیدن آن را ندارند. قرآن کلام حق است و تراوشی از علم بی انتهای او، و کلام او، رنگ علم او، و علم او رنگ ذات او را دارد، و همه نامتناهی هستند. بنابراین نباید انتظار داشت انسان ها همه چهره های قرآن را ببینند که نمی توان دریایی را در کوزه ای جای داد؛ ولی این را نمی توان و نباید انکار کرد که هر قدر ظرف فکر و اندیشه ها بزرگتر باشد مقدار بیشتری از این اقیانوس بیکران را در خود جای خواهد داد. باید گفت که شگفتی های قرآن هرگز تمام نمی شود و نوآوری های آن به کهنگی نمی گراید.
در گستره تمدن و فرهنگ کهن و متنوع بشری، از دوره های آغازین تاریخ تا زمان حاضر هیچ کتابی در حوزه هیچ مکتب و دینی نیست که صدق، صحّت، صلابت و اعتبار تاریخی اش به روشنی و مقبولیت قرآن کریم باشد. بله قرآن چراغی است که خاموشی نمی پذیرد و گنجینه ای است که گوهر های آن پایان ناپذیر می باشد از همین رو قلم زدن درباره قرآن و سخن گفتن پیرامون آن، کاری بس خطیر است؛ چرا که معرِّف باید از معرَّف اجلی و بر حیطه آن مسلّط و محیط باشد. حال کیست که در برابر قرآن به چنین مزیتی دست یابد.
قرآن و حقایق آن، محدود به زمان، مکان، شرایط و تاریخ خاصی نیست؛ بلکه حقایقی ابدی و جاودانه است که گذر زمان، هیچ گاه آن را کمرنگ نکرده و از صلابت و درخشش آن نخواهد کاست. چه شکوهمند است که پیامبر اکرم(ص)عطای خداوندی سبحان بر این امّت را برای دوران های بعد از حیات خویش، به آن ها ابلاغ فرموده و امت اسلامی را به ثقل گرانبها ارجاع داده و فرموده است: من در میان شما دو میراث گرانبها می گذارم. یکی کتاب خدا و دیگری اهل بیتم. مادام که به این دو تمسک بجویید هرگز گمراه نخواهید شد و آن دو هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شوند تا در قیامت در کنار حوض کوثر به من ملحق شوند. و نکته آخر این که: گفته شد که اعجاز قرآن به همه جهات معنوی و لفظی و کلامی و ترکیبی و اعرابی و به تمام خصوصیات جمله بندی شامل گشته، و روی احاطه و علم نامحدود پروردگار متعال از هر نظر و از هر جهت مورد توجه و حسن انتخاب او قرار می گیرد و چون چنین احاطه علمی به همه جهات معنوی و ظاهری کسی را امکان پذیر نباشد. پس آوردن یک سوره از قرآن مجید اگر چه محتوای آنچندآیه باشد؛ برای غیر پروردگار متعال محال می شود ـ اگر چه همه پشت به پشت هم بدهندـزیرا هرگز فردی نتواند یک قسمت از جهات گذشته را به طوری احاطه پیدا کند که خصوصیتی از آن از نظرش محو نشود.
افراد بشر هر چه با هم اتفاق داشته باشند؛ به جز اعتراف به عجز و قصور خودشان نمی توانند در این جهت موفق آیند. چنان که در مدت هزار و چهارصد سال با هم بودن مخالفین مقتدر و زبردست، هرگز نتوانسته اند با قرآن مجید مقابله کنند، و تا ابد نیز نخواهند توانست.
معصومه صفری
عنوان : فتنه شناسی در نهج البلاغه
استاد راهنما: زهرا عینی فرد
پژوهشگر: معصومه صفری
چکیده
یکی از پرکاربردترین واﮋگان در ادبیات،واﮋه فتنه است.این واﮋه 30 بار ومشتقات آن 16 بار در قرآن کریم ،به کار رفته اند.مساله فتنه در سخن امام علی علیه السلام نیز از کارآیی برخورداراست،دورانی که حکومت به امیر المومنین علیه السلام رسیده،تقریبا شبیه به دوران معاصر ماست وباتوجه به اینکه امیر المومنین علیه السلام با مبارزات متعددی روبرو بودندوبهترین روشها را در مقابل آنها بکار بردند،بنابراین از شیوه وعملکرد حضرت علی علیه السلام دراین پایان نامه استفاده کردم.
مطالب پایان نامه در خصوص «فتنه شناسی در نهج البلاغه»،اجمالا در پنج فصل به نگارش در آمده است وبه اختصار،ابعاد مختلف بحث فتنه باتکیه وتاکید بیشتر بر سخن وسیره امام علی علیه السلام بیان شده است.
ابتدا در فصل اول،به بیان مقدمات ومفهوم شناسی فتنه پرداخته است.
درفصل دوم ،نیز به توصیف سیمای فتنه گران پرداخته شده وشرایط وموقعیت های فتنه خیز وهمچنین روش های فتنه گران به تحلیل در آمده که آگاهی از این شرایط برای تحلیل موقعیت های اجتماعی وتشخیص وظیفه عقلی ودینی بسیار مفید می باشد، زیرا بسیاری از افراد از روی غفلت در موقعیت های فتنه خیز گرفتار می شوند بدون آنکه بخواهند، یا بداند،هیزم آتش فتنه گران می شوند وفتنه گران فرصت طلب نیز،در چنان شرایطی ،محور های مدیریت اجتماعی رادراختیار می گیرند وسعی می کنند تا به مطالبات نفسانی خود دست یابند.
در مورد فصل سوم،به اوصاف وپیامدهای فتنه توجه شده است،که از بازتاب ونقش فتنه وجنبه های آن سخن به میان آمده است ودیدگاه امام علی علیه الیه السلام را در این مورد بیان کرده،که چگونه حق از باطل درآن هنگام که مخلوط شده واز هم باز شناخته نمی شوند،انسان ها در معرض تلفات بیشتر قرار می گیرند واین همان جنبه منفی فتنه است وجنبه مثبت که در مقابل جنبه منفی بسیار ناچیز است وعبرت گیری وتجربه اندوزی در رویدادها برای مردم معمولی اندک است.
چرا وچگونه وبه چه علت چنان افرادی با چنان سوابقی دست به فتنه وفتنه گری زده اند وشکاف های عمیقی در اسلام پدید آوردند؟پاسخ این سوال به شکل بنیادین وبا تکیه بر کلام امام علی علیه السلام وبا ذکر مستندات تاریخی در فصل چهارم تحلیل شده است وهمچنین چگونه فراهم شدن زمینه های فتنه در عرصه های مختلف بررسی شده است.
در نهایت،واپسین فصل این پایان نامه به چگونگی برخورد با فتنه وفتنه گران پرداخته شده وسعی شده که از کلام امام علی علیه السلام تاسی نموده ونهایت استفاده را کرده باشیم اینکه در این موقع ودرفضای غبار آلود امام علی علیه السلام چه تدبیر وسیاستی به کار برده وچگونه پا به پای عدالت گام برداشتند وچه توصیه ها وهشدارهایی نمودند.
وهمچنین در این فصل به طور اختصار،ضرورت دفاع از تهاجم فرهنگی راتبیین کردیم.
این فصل می تواند،برای عموممردم راه گشای خوبی برای برون رفت از فضای غبارآلود وتاریک فتنه ودر امان ماندن از آسیب های معنوی واجتماعی آن باشد. ان شاء الله.
نتیجه
حضرت علی علیه السلام در خطبه های خود،پرده از یک معمای بقزرگ تاریخی و اجتماعی برداشته واز آنجا که بخش اعظم زندگانی امیر المومنین علیه السلام در ستیز ورویارویی با«فتنه ها»سپری گردید،آن امام همام نیز سعی فراوانی در تبیین مشکل فتنه نموده است وخصایص و ابعاد فتنه را بهتر وعینی تر بیان کردندوبه درمان آن نیز پرداختند.
با توجه به اینکه مجموع علوم ٬بوﮂﮋه علوم اجتماعی وانسانی ،موضوع ومساله شناسی آن ازجایگاه وﻴﮋه ای برخوردار است، تا زمانی که ابعاد یک موضوع تبیین نگردد ومساله به خوبی شناخته نشود،نمی توان در هنگام بروز آن مساله،راهکاروخط مشیمناسب اتخاذ کرد،بخصوص زمانی که موضوعی همچون «فتنه» مطرح شود،فتنه ای که ازگذرگاههاوراههای مخفی واردمی شودودستهای پنهان آن راهدایت می کندوحق ازباطل شناخته نمی شود.بنابراین می بایست،آگاهی وشناخت کامل از فتنه وفتنه گران وشیوه های فتنه گری داشت،تا بتوان جلوی حرکت ورشد فتنه را گرفت.
فتنه گران انسانهایی دنیاطلب وسودجو می باشند ، که توطئه های فراوانی برای دستیابی به اهداف خویش بکار می برند،هماطور که نمونه هایی از آنها در عصر حکومت حضرت علی علیه السلام ،در نهج البلاغه آمده است،که ازجمله آنها فتنه بنی امیه می باشد،فتنه ای ترسناک وفراگیر.
مهمترین روشهای دشمنان اسلام ،از دیدگاه امام علی علیه السلام انجام فعالیت های سازمانی وتشکیلاتی می باشد،که تاثیر مهمی درپیروزی یک جریان دارد.فتنه گران بخاطر اهدافشان باهم متحد شده،در قالب سازمان باشیوه های مختلف ومطابق با فطرت (بالباس حق) به مبارزه خود ادامه می دهند،تا جایی که حق مشتبه شودوبزرگترین آفت انقلاب اسلامی نیز همان ایجاد شبهه وتردیددرمیان مردم است،که با طرح مسائل بی اساس درجامعه بوﮂﮋه در زمینه مسائل اعتقادی ودینی از سوی برخی گروهها می توانند،اعتماد مردم را به انقلاب ونظام سست نمایندوباعث درهم ریختن ارزشهای ثابت واصیل شوند وواقعیت اهداف را برهم زنندونیز باعث پوچ شدن اصول وقوانین تثبیت شده ،شوند.
فتنه در واقع یک بیماری اجتماعی است،که فی نفسه درد آور وضرربار است،بنابراین پیامد فتنه انگیزی،ازدست رفتن ایمان وسعادت حقیقی عده ای از مردم وفاصله گرفتن آنها از جاده حق است.فتنه گران وفتنه زدگان نه تنها خود تاابددر آتش اختلاف وتفرقه می سوزند،که احتمالا نسل های آینده خودرانیز منحرف می کنندوثمره فتنه نیز چیزی جز ضعف اجتماع مسلمانان وایجاد تفرقه واختلاف در صفوف آنها ودر نتیجه ذلت وخواری حکومت وجامعه اسلامی در برابر دشمنان دین نخواهد بود.
اسباب فتنه،غالبا مادی است،پس در هرزمانی می تواند،وجود داشته باشد.مهمترین انگیزه مخالفان،دنیاطلبی وریاست خواهی وکینه های پنهان ،جهل وعدالت گریزی می باشد،که شناخت این عوامل می تواند،شیوه مبارزه بافتنه گری راسهل نمودونیز پیشاپیش ،خود رابرای رویارویی بافتنه مهیا ساخت ودر این جهت بابهره گیری از تجربیات گذشتگان وگفتار ورفتار امامان وپیشوایان خود گام هایی برداشت.
بنابراین با بصیرت واراده قاطع وباعنایت الهی وباآگاهی دادن مردم می توان،درمقابل فتنه ایستادوآتش فتنه را خاموش کرد،چنانچه شاهد فتنه اخیر پس از انتخابات ریاست جمهوری بودیم،که هدفشان تضعیف جمهوری اسلامی بودودر تلاش بودند، تا دل ها وذهنها را از مسیر ولایت خارج کنند،ولی به لطف خدا درایت وزعامت ورهبری هوشمندانه وولایت الهی رهبر معظم وبیداری مردم با صفوف واحدشان فتنه گران راازرسیدن به مطامع واهداف خویش باز داشت.
آنچه در پایان نامه آمده ،بخشی از مباحث پیرامون فتنه بود.امید که خداوند همه مارادرفضای تاریک فتنه از فرو افتادن در گرداب فتنه محفوظ بداردواما آنچه که در آن تردید نیست، آن است ،که( حجت مدارانه) عمل کردن ،اساسی ترین راه برای نجات از فتنه است ودرعصر غیبت حضرت ولی عصر (عج ) حجت شرعی مابوﮂﮋه درعرصه های سیاسی مواضع مقام معظم رهبری آیت الله العظمی خامنه ای است.
زهرا سپهری
پایان نامه سطح دو مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
عنوان: آزادی از دیدگاه استاد مطهری
استاد راهنما: فاطمه ابوترابیان
پژوهشگر: زهرا سپهری
چکیده :
این پژوهش با عنوان آزادی از دیدگاه استاد مطهری (ره)در مورد عناوین و موضوعات زیر به بحث می پردازد :
1.فصل اول : کلیات : که در این قسمت از پژوهش به تعریف و تبیین موضوع ، اهمیت و ضرورت تحقیق ، اهداف و فوائد تحقیق ، پیشینه ی موضوع تحقیق ، سؤالهای تحقیق ، روش تحقیق و واژه های کلیدی تحقیق اشاره شده است ؛ ازجمله ، اینکه آزادی از مقوله هایی است که همواره ذهن آدمیان را جلب و جذب کرده است .
2.فصل دوم : معنا و چیستی شناسی : که این فصل معنی لغوی و اصطلاحی ، مفهوم سازی استاد از آزادی و بررسی تاریخی آزادی را در بر می گیرد؛ ازجمله اینکه آزادی به معنای حریت ، آزادگی و رهایی است و در اصطلاح آزادی از لوازم حیات و تکامل است و نبودن مانع می باشد .
3.فصل سوم : گونه و گستره شناسی : که مواردی ازقبیل اقسام آزادی، مبانی آزادی ، مناسبت انواع آزادی، فلسفه و راه های وصول آزادی ، رابطه ی آزادی معنوی و اجتماعی ، قلمرو آزادی ( عمق و گستره ی آزادی ) را شامل می شود ازجمله اینکه آزادی هایی از قبیل تکوینی و تشریعی ، منفی و مثبت و … وجود دارد و اهمیت هر یک توضیح داده شده است. و اینکه آزادی معنوی و اجتماعی مکمل هم اند و از هم جدایی ناپذیرند و به عبارتی عمق و گستره ی آزادی را توضیح داده است و به قسمت مهم پژوهش از انواع آزادی که آزادی معنوی می باشد پرداخته است و راه های چگونگی رسیدن به این آزادی را تبیین نموده است.
4.فصل چهارم : دیده و چرایی شناسی : که به مباحثی از قبیل ارزش آزادی ( ذاتی - اصالی ، تبعی و ابزاری ) ، رابطه ی آزادی و عقل ، رابطه ی آزادی و فطرت ، آزادی مشروط و نامشروط ، حد و مرز آزادی در اسلام ، بررسی تطبیقی آزادی و آزادگی از دیدگاه مکاتب ، موضع دین در قبال آزادی ، ماهیت انقلاب اسلامی پرداخته است. از جمله اینکه نظر استاد و نقد ایشان را یادآور شده است؛ به عبارتی ، آزادی ابزار و وسیله است و آزادی مقوله ای است که با عقل و فطرت رابطه دارد و آزادی مشروط است تا جایی که لطمه به افراد دیگر نزند و مباحث دیگر .
5.فصل پنجم : شبهه شناسی : که این فصل ، فصل پایانی پژوهش است که شامل مواردی از قبیل عوامل سلب آزادی، آزادی حق است یا تکلیف ، رابطه ی آزادی و دین ، آیا آزادی معیار انسانیت است؟ اصل آزادی و حجاب ، آیا قضا و قدر الهی عاملی برای آزادی است یا محدودیت است ؟ آزادی و تساوی ادیان . رابطه ی آزادی اخلاقی با تعلیم و تربیت از دیدگاه دانشمندان غربی و آزادی - اصالت جامعه ، می شود. در واقع در این فصل به شبهات پاسخ داده شده است. از قبیل اینکه عده ای قائل به تکلیف بودن آزادی بودند ولی استاد این شبهه را برطرف کرده اند و اشاره کرده اند که آزادی حق است و موارد دیگر.
6.قسمت پایانی ، نتیجه گیری پژوهش می باشد که نتیجه ی پایانی را بیان نموده است .
نتیجه گیری :
چنان که گذشت آزادی از مقوله هایی است که ذهن و ضمیر آدمیان را به خود جلب کرده است و این واژه همان رهایی انسان است و آزادگی او را شامل می شود و در واقع نبودن مانع در رسیدن انسان به کمال و سعادت است. در واقع معنای صحیح آزادی از دیدگاه استاد هم این است که نباید مانع بروز استعدادهای بشری شد. و آزادی را همان حیثیت ذاتی انسان می دانند.
این واژه ، اقسامی دارد از قبیل آزادی تکوینی و تشریعی ، منفی و مثبت ، تفکر و عقیده ، که آزادی تفکر از انواع آزادی اجتماعی است و باید به آن ارزش داد و به عبارتی باید موانع آزادی تفکر از قبیل غرور، تیرگی عقل، ظن و گمان، هواپرستی و … را برداشت و در رابطه ی آزادی تفکر و عقیده باید گفت که عقاید انسان باید از روی تفکر باشند، آزادی اخلاقی- حقوقی، آزادی مطبوعات، آزادی عمل و آزادی اجتماعی و معنوی که این دو مکمل هم اند و آزادی معنوی بخش مهم آزادی است، در آزادی اجتماعی، انسان از همه ی موانع بیرونی آزاد است ولی در آزادی معنوی انسان از خودش آزاد است .
از دیدگاه استاد مطهری(ره) آزادی معنوی عواملی از قبیل معرفت، زهد، تقوا، عبودیت و توبه و … دارد که انسان با طی این مراحل به اوج معنویت می رسد. هم چنین معتقدند در کنار همه ی این موارد انسان ازنظر وجدان آزاد است که این وجدان او باید در مقابل عمل زشت عکس العمل نشان دهد .
گذشته از این مسائل انواع آزادی با هم رابطه دارند و آن این که آزادی اندیشه و تفکر زیربنای آزادی عقیده و این دو از انواع آزادی اجتماعی و زیربنای آزادی های دیگر ( اجتماعی و سیاسی و … ) هستند و در واقع فرمول کلی:آزادگی- آزادی اجتماعی، آزادی تفکر- آزادی های دیگر اجتماعی- سیاسی- اقتصادی- بیان-قلم و مطبوعات و … می باشد. و آزادی اجتماعی مرهون آزادی معنوی است.
در فلسفه ی آزادی باید گفت همان اسراری که در خلافت، کرامت و فرشته خوئی انسان نهفته است در موهبت آزادی هم نهفته است.
از دیدگاه استاد آزادی دو مبنا دارد طبیعت، فطرت که فطرت انسان باید آزاد باشد و این که این آزادی میدان و گستره ای دارد. درواقع آزادی اش نسبی است و عواملی ازقبیل وراثت، محیط اجتماعی، محیط طبیعی، تاریخ و عوامل زمانی و … آزادی او را محدود می کند .
از دیدگاه استاد آزادی ارزش تبعی دارد؛ یعنی، وسیله ی کمال است نه هدف درواقع چون آزادی بر معیار و مدار عقلانیت در حوزه ی نظری و عملی قابل تفسیر است پس از این جهت، ارزش آزادی، تبعی و ابزاری است.
و در مورد رابطه ی آزادی و عقل استاد معتقد است که چون اراده در انسان بر نیروی عقل و عقل عملی استوار است امیال و شوق انسان بر محور اراده ی عقلانی تفسیرپذیر بوده و از حیوانیت رها شده، تبعیت نمی کند و آزادی بر معیار و مدار عقلانیت تفسیر می شود .
این که انسان درست است آزاد است ولی آزادی او حق است و مشروط است؛ یعنی ، باید در مسیر انسانیت باشد نه برضد انسانیت و او را به کمال برساند و اسلام طبق این گفتار از آزادی مباحثی در قرآن و روایات آورده است ولی مکاتب غربی دیگر از آزادی طبق میل و هوس خود تفسیر نموده اند .
استاد معتقدند که دین و آزادی با هم رابطه دارند با این عناوین :
1. به طور قطع، تأمین آزادی اجتماعی جزء مقاصد انبیاست.
2. آزادی اجتماعی بدون آزادی معنوی میسر نیست.
3. آزادی معنوی را جزء از طریق دین نمی توان جبران کرد.
و در پایان این که اسلام همان تسلیم و دین اسلام ، دین تسلیم است که در هر زمان شکلی داشته است و در این زمان شکل دین گران مایه ای است که به دست حضرت خاتم الانبیاء ظهور یافته است و کلیه ی اسلام بر آن منطبق می گردد در واقع این مطلب پاسخ به شبهه ای است که می گویند همه ی ادیان یکسانند آن هم در همه وقت که این را در بحث آزادی و تساوی ادیان می گویند.
فاطمه مسچی
پایان نامه سطح دو مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
عنوان: نقش فرهنگی وقف در جامعه
استاد راهنما: معصومه زینعلی
پژوهشگر: فاطمه مسچی
چكيده
اين پايان نامه به منظور شناسايي وقف و بعد فرهنگي آن و با هدف ضرورت اشاعه فرهنگ وقف در جامعه امروز ايران به رشته تحرير درآمده است. در اين مجموعه دو روش پژوهشي شامل روش كتابخانه اي و روش ميداني مورد استفاده قرار گرفته است.
قسمت اول بحث كه به روش كتابخانه اي تنظيم گرديده در سه فصل به بررسي مسائل مربوط به وقف، از قبیل تاريخچه ٬ نقش ها ٬ اهميت وقف و اهداف واقفان و مصارف و كاركردهاي پنجگانه وقف پرداخته ايم، آنگاه به جهت انتخاب عنوان پايان نامه كه بعد فرهنگي وقف مدنظر بوده در فصل جداگانه ضمن بررسي ساختار فرهنگي وقف به نقش آن در توسعه فرهنگي جامعه و مصارف و كاركردهاي آن در سه زمينه علمي ، اخلاقي و عبادي پرداخته و جلوه هايي از نوگرايي در مصارف موقوفات فرهنگي را مورد بحث قرار داديم.
قسمت دوم پژوهش كه در فصل چهارم گنجانده شده و به روش مشاهده و مصاحبه صورت گرفته ، به بررسي اسناد وقفي در بعد فرهنگي موقوفات در شهر زنجان پرداخته است در اين فصل آمار و اطلاعات موجود به صورت جدول و نمودار تنظيم و ارائه شده و نيز معرفي شش مورد از اسناد وقفي فرهنگي به صورت اجمال مورد بررسی قرار گرفته است. نتيجه اي که به دست آمد بیانگراين بود كه قريب به سه چهارم (74 درصد) نيات واقفان كليه موقوفات در استان زنجان با هدف فرهنگي صورت گرفته است. همچنين از بين ابعاد فرهنگي وقف در زنجان بيش از نيمي(52 درصد) از نيات واقفان در زمينه تعزيه داري جهت اشاعه فرهنگ ديني و بقيه به ترتيب در زمينه تأسيس و اداره مساجد، گذران طلاب علوم ديني، تأسيس مدارس و در نهايت ختم قرآن و تأسيس كتابخانه ها می باشد.
نتیجه گیری
امروزه یکی از اهرم های مهم توسعه فرهنگی توجه به سنت ها و آداب و رسوم و عادات مردم است که یکی از آنها فرهنگ وقف می باشد . توجه به فرهنگ وقف و احیای آن یعنی توجه به اهم ابعاد توسعه فرهنگی جامعه.
اگر.بخواهیم.شناخت.مختصری.از.وقف.داشته.باشیم.می.توان.در.یک.عبارت.چنین.اشاره.کرد.:نیتی است مذهبی و عقیدتی که منافع آن به کارهای خیر و عمومی می رسد و اصل مال ثابت و لا یتغیر می ماند .
تا آن جایی که از تاریخچه وقف در دسترس است تاریخی به درازای تمدن انسان داردحتی در ادیان یهود و مسیح به صورت وقف سنتی در اداره موبدان و صومعه ها و آتشکده ها نیز مشاهده شده است ولی در اسلام به گونه ای اساسی و ریشه ای تمام نیازهای جامعه را بررسی کرده و راه حل هایی را ارائه.. داده.. که ..ضامن. .و.در..بردارنده..گسترش..عدالت..و..مساوات..است..و..اما.در.ایران..شاهد.قوت.ها.و ضعفهایی در اداره موقوفات در دوره های مختلف تاریخی بوده ایم طوری که در دوران اشغالگر مغول ها بسیاری از زمین های موقوفی تخریب و در دوران صفوی نظارت عالیه بر موقوفات انجام شده و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تحولات مختلفی در قوانین وقف به وقوع پیوست.
از بررسیهای به عمل آمده در بخشهای قبل به این نتیجه رسیدیم که معمولا ً انفاق افراد نیکوکار در جامعه ما در درجه اول برای اموری است که مستقیماً به مسایل دینی بر می گردد مانند: ساختن مسجد و حسینیه،حج ، عمره ، زیارت ، تلاوت قرآن و … .
در درجه دوم ، انفاق در راستا ی امورانسانی انجام می گیرد ، مثل : کمک به فقیران ، حمایت ازیتیمان و درمان بیماران و… .
در درجه سوم ، نوبت به کارهای فرهنگی و علمی می رسد ، مثل : ساختن مدرسه ، دانشگاه ، مراکزعلمی، ایجاد کتابخانه ، انتشار مجله و کتاب و… .
شایان ذکر است که جوامع اسلامی در حال پیشرفت اند و به سرعت در حال ارتقاء فرهنگ و اقتصاد خود می باشند ، در اسلام نیز مقولات مختلف در مدرن کردن و به روز شدن جامعه مؤثر است از آن جمله وقف می باشد. واقفان نو اندیش امروز مواردی از جمله تعمیم زبان ملی و تکمیل وحدت ملی ، کمک به نمایشنامه نویسی ، فیلم و تئاتر دینی ، کمک به مؤلفان و مترجمان و … اهتمام می ورزند.
بدون تردید اگر به مقوله وقف به طور همه جانبه نگریسته شود و اهمیت این سنت نبوی در تزکیه نفوس ، کاهش فاصله طبقاتی، گسترش دانش ، ماندگاری هنر و تقویت بنیان های عقیدتی و فکری و دیگر آثار حیات بخش آن تبیین و تدوین گردد سهم عمده ای در تحول ساختار فرهنگی جامعه ایفا خواهد کرد و شکوه تمدن دیرینه اسلامی را در پیوند با غرور ملی و انگیزش های فطری به نمایش خواهد گذاشت.
پس باید همت ها را برانگیخت و کمک ها و بخشش ها به سمت امور فرهنگی سوق داد. از نظر اسلام ، علم و دانش یک موضوع حاشیه ای نیست ، بلکه از ارکان دین است و اهمیت انفاق برای نشر معارف و علوم نزد خداوند از ساختن مسجد و امور عبادی کمتر نیست و در واقع در سایه علم و آگاهی و شناخت است که دین و دیانت حفظ می شود بالا بردن سطح دانش در جامعه ، بهترین راه مبارزه با فقر و نیاز های اقتصادی است . برای ایجاد پشتوانه دائمی رشد فرهنگی و ایفای نقش شایسته درخدمت دانش، ناچاریم وقف به منظور توسعه فرهنگی را ترویج کنیم.