توصیه مراجع تقلید به مبلغان
توصیه های مراجع تقلید به مبلغان در آستانه محرم:
آیت الله مکارم شیرازی:
«مجالس عاشورا سیاسی و انتخاباتی نشود»
آیت الله وحید خراسانی :
«مبلغان از انحرافات به وجود آمده در مراسم عزاداری جلوگیری کنند
و با نشان دادن چهره واقعی عاشورا از خرافات بکاهند».
تجدید بیعت
روز عید غدیر، فقط جشن نیست تا به شادی و کف زدن بگذرد.
روز چشم دل گشودن است و با همه وجود بیدار شدن.
روز بیعت است و حمایت از ولایت.
روز مبارک باد گفتن است به یمن ولایت
و روز شادباش گفتن به ولی عصر(عجل الله) و بیعت مجدد با او.
روز سلام و صلوات است بر پیامبر (صلی الله علیه وآله ) که امتش را رها نکرد.
روز سپاسمندی از خداست که در دریای طوفانی
و پر غفلت دنیا کشتی نجات ولایت را به سویمان فرستاد.
مبارک باد این عید.
مبارک باد این بیعت مجدد،
« مبارک باد ولایت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) »
عید ولایت مبارک
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم):
«من یرید ان یحیی حیاتی، و یموت مماتی،ویسکن جنهٔ الخلد التی وعدنی ربی فلیتول علی ابن ابیطالب،
(علیهما السّلام)فانه لن یخرجکم من هدی، و لن یدخلکم فی ضلالهٔ. »(الغدیر ۲۷۸:۱۰).
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود:
«کسی که میخواهد زندگی و مرگش همانند من باشد و در بهشت جاودانهای که پروردگارم به من وعده کرده،
ساکن شود، ولایت علی بن ابیطالب (علیهما السّلام) را انتخاب کند،زیرا او هرگز شما را از راه هدایت بیرون
نبرده، به گمراهی نمی کشاند.»
عن ابی الحسن (علیه السّلام) قال:
«ولایهٔ علی (علیه السّلام) مکتوبهٔ فی صحف جمیع الانبیاء و لن یبعث الله رسولا الا بنبوهٔ محمد و وصیهٔ علی
(علیه السّلام). »(سفینهٔ البحار ۶۹۱:۲).
امام کاظم (علیه السّلام) فرمود:
«ولایت علی (علیه السّلام) در کتابهای همه پیامبران ثبت شده است و هیچ پیامبری مبعوث نشد،
مگر با میثاق نبوت محمد (صلی الله علیه و آله و سلّم) و امامت علی (علیه السّلام).»
قال ابوعبدالله (علیه السّلام):
«العجب یا حفص لما لقی علی بن ابیطالب!!
انه کان له عشرهٔ الاف شاهد لم یقدر علی اخذ حقه و الرجل یاخذ حقه بشاهدین.» (بحارالانوار: ۱۴۰ و ۳۷).
امام صادق (علیه السّلام) فرمود:
«ای حفص! شگفتا از آنچه علی بن ابی طالب (علیهما السّلام) با آن مواجه شد!
او با ده هزار شاهد و گواه (در روز غدیر) نتوانست حق خود را بگیرد، در حالی که شخص با دو شاهد حق
خود را می گیرد»
نور هدایت
چه فروزان ستارگانی در پهنه وسیع تاریخ زندگانی بشر آمده اند و تمام اهتمام و تلاششان تنها به یک نقطه خیره کننده معطوف می شد و آن رسیدن به مقام قرب و رضای پروردگار بود ، درخشندگی و تلألؤ انوار آنها از وجودی پاک و معصوم نشأت یافته بود و در کنار آن تقوا و پارسایی خاصه ای که از نیرویی ارادی ناشی می گشت. امام هادی (علیه السلام) دهمین پیشوا و رهبر شیعیان یکی از این ستارگان بود، شخصی که سراسر نور بود و معرفت.
به نقلی از بیانات مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) امام هادی علیه السلام نه فقط تشیع بلکه قرآن،اسلام و معارف دینی را خفظ کرد.
رهنمود ها و کلام پر نفوذ این امام همام نه تنها در زمان حیاتشان برای انسانها تأمل برانگیز و راهگشا بود بلکه همواره افکار و سرنوشت های افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و مطالعه سیره ایشان به ایمان و اعتقاد شیعیان می افزاید چنانکه حتی دشمنان از این ابهت و عظمت در هراس و شگفت اند و با نقشه هایی ستیز گرانه دست به هتک حرمت به مقام والای ایشان می زنند غافل از این که همه ی این مبارزات و به کار گیری توطئه ها و اهانت ها هرگز نمی تواند چنین گنجینه های ارزشمندی را از مؤمنان بستاند.
بسیاری از شیعیان جهان همه ساله در ایام سراسرعشق ماه ذی حجه که ماه عبادت است و تقرب به خالق هستی با تلاش و همتی ویژه به نمایاندن ارزش ها و مقام امام هادی(علیه السلام) می پردازند و در نیمه این ماه با ارادتی وصف ناپذیر روز میلاد مبارک و شادی بخش ایشان را جشن می گیرند.
نوشته شده توسط : آ. مسچی
لبیک یا محمد(ص)
ما محبین اهل بیت در تجدید عهد با خورشید دین و حبل المتین، محمد مصطفی (ص)
و محکوم کردن عمل اهانت باردشمنان دین چنین می گوییم:
لبیک یا محمد(ص)
آن کیست که بی او خلقت صفا ندارد
آن کیست که جز او کس ادعا ندارد
بی جلوه جمالش مهرو جلا ندارد
خورشید و ماه انجم خاک در رسولند
شاهان عدل گستر خود نوکر رسولن
هر کس کند اهانت بر خاتم رسولان
تبت یدا بگوید او را خدای سبحان
نفرین به مکرتان باد ای دشمنان قرآن
طه عزیز جان است شایسته عالمان است
این جبهه را حمایت با صاحب الزمان است
لبیک یا محمد (ص)
نور خدا محمد شمع هدی محمد (ص)
کان وفا محمد بحر صفا محمد (ص)
محبوب ما محمد ایزد نما محمد (ص)
هر سالکی که گوید لبیک یا محمد گیرد برات خود را از مصطفی محمد(ص)
لبیک یا محمد(ص)
گزیده ای از سروده جدید کلامی زنجانی
دانش آموزان در لباس بسیجی
رهبر معظم انقلاب فرمودند: نوجوانی دوره ای است که برای رقم زدن آینده هر فرد نقش حساس و تعیین کننده ای دارد و کسانی که به این رشد معنوی، علمی و فکری و کارآیی و قوت جسمی برسند آینده درخشانی را برای خود تضمین خواهند کرد.
بنابراین پرداختن به کار تعلیم و تربیت این قشر از جامعه و بالاخص مسئله بسیج که یک امر همه جانبه مادی و معنوی محسوب می شود حایز اهمیت بسیار است و جوانان و نوجوانان ما در لباس بسیج از ارزش ها و شخصیت و جوهره وجودی خویش مردانه دفاع می کنند.
دانش آموز بسیجی طلایه دار خودباوری، نوآوری و شکوفایی
نام بسیج دانش آموزی با شهید محمد حسین فهمیده عجین شده است، چرا که این دانش آموز 13 ساله بسیجی آنچنان درس شجاعت، فداکاری و مقاومت را به ما آموخت که امام خمینی(ره) این نوجوان را رهبر قلمداد فرمودند، چرا که نام و یاد او منشأ حماسه های سترگ شد و تحولی عظیم در شیوه دفاع مقدس و نبرد رزمندگان فراهم کرد.
بسیج، عبارت است از مجموعه ای که در آن پاکترین انسان ها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور در راه اهداف عالی این ملت و برای به کمال رساندن این کشور جمع شده اند و این مجموعه در طول سی و چند ساله انقلاب دشمنان را بیمناک و دوستان را امیدوار کرده است. اما در این میان بسیج دانش آموزی به عنوان پایه و اساس اصلی سایرارکان بسیج نقش محوری مهمی را برعهده دارد.
شجره صالحین برنامه محوری بسیج دانش آموزی است.
جدیت در شکل گیری شجره طیبه صالحین با توجه به هجمه فرهنگی دشمن به قشر نوجواناز از اهم فعالیتهای واحدهای مقاومت بسیج دانش آموزی کشور می باشد.
با توجه به آسیبپذیر بودن قشر نوجوان و هدف اصلی دشمنان در جنگ نرم برای حفظ نوجوانان و جوانان در برابر جنگ نرم باید در افزایش بصیرت، معرفت دینی و اعتقادی آنان تلاش کنیم و بسیج با تشکیل حلقههای صالحین در برطرف کردن این نیاز تلاش کرده است.
طریقه اجرای طرح بدین صورت است که با تشکیل حلقه هاي تربیتی کار شکل مي گيرد. حلقه های تربیتی به فعالیتهای تربیتی گفته می شود که در آن افراد در یک حلقه 15 تا 20نفره کنار هم نشسته اند و یک نفر مربی مطالب مربوط به مسائل تربیتی و سایر موضوعات روز مبتلا به افراد را ارائه می دهد. مباحث به صورت مباحثه طرفین پیش می رود و افراد هر سئوالی که داشته باشند ، از استاد و مربی مي پرسند و پاسخ سئوالات خويش را در يك فضاي دوستانه و صميمي دریافت می نمایند و در نهايت تمامي مباحثات و مطالب با هدايت و راهنمايي استاد جمع بندي مي شود.
قربانی برای ولایت...
عرفه گذشت، عید قربان هم گذشت، خودت را شناخته باشی یا نه، و چه به مسلخ برده باشی خود محبوبت را یا نه. آخر زمان ها که منتظر ما نمی مانند! درست مثل جلسه ی امتحان که چه چیزی نوشته باشی و چه نه، می گیرند برگه ات را…
من معتقدم تقارن ها، تلاقی ها، توالی ها و… هیچ یک اتفاقی نیستند. کافی است خوب ببینی و خوب حس کنی و آن قدر حریر وجودت لطیف باشد که فرو افتادن برگی را احساس کند…
عرفه، قربان، غدیر
عرفه می آید می شناساند به تو خودت را و تعلقاتت را و بندهایت را و بندگی هایت را و نفس اماره ات را و بت هایت را و حتی خوبی هایت را و نفس لوامه ات را و…
و آماده ات می کند برای فردا که قربانی کنی، نه بدی هایت را و نفس اماره ات و اعمال ناپسندت را… مگر ابراهیم خلیل الله، پاره ی تنش را و تمام هستی و زندگیش را به قربانگاه نبرد؟ من و تو که پیرو ایشانیم باید نفس مطمئنه و هر آن چه خوبی داریم به قربانگاه ببریم و آزاد کنیم قلبمان را از بندگی ها و آماده کنیم وجودمان را برای پذیرش ولایت الهی و غدیر که تجربه ی تاریخ نشان داده است، «آن که برای ولایت قربانی نداده، به پایبندی اش اعتباری نیست…»
این روزها روزهای آماده شدن است برای پذیرش حقیقی ولایت. مسئولیتی بر عهده مان است و ما چقدر غافلیم…
به قول خواجه عبدالله انصاری: تجلّی، برقی است که چون تابان گردد، عاشق از تابشِ آن ناتوان گردد؛ خواهد که همگی جان گردد و مرد در آن میان نهان گردد.
تجلّی ناگاه آید، اما بر دلِ آگاه آید. هر که را خبر بیش، تجلی را در وی اثر بیش…
(نوشته شده توسط: فاطمه بیات)
عید سعید قربان مبارک
امام خمینی (ره):
عید شریف فطر، عید است برای ضیافت الله، و عید شریف قربان، عید است برای لقاء الله. و آن عید که ضیافت الله است مقدمه برای لقاء الله، و اینکه امر شده است به حضرت ابراهیم فریاد بزن تا بیایند پیش تو برای اینکه راهی است که از طریق ولی الله باید طی بشود، از طریق اولیا الله باید طی بشود و حضرت ابراهیم (سلام الله علیه) ولیّ وقت بود و ولیّ است برای همه نسل ها و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ولیّ اعظم است و ولیّ است برای همه عالم و از راه اینها باید رسید به آنجایی که باید رسید. (صحیفه امام (ره)، ج 18)
روز عرفه و دعا
مقام معظم رهبری (مدظله العالی):
باید به خدای متعال توکل کنید و تقوای الهی را هم از او بخواهید. چند روز پیش در دعای مبارک امام حسین (علیه السلام) در روز عرفه خواندید: « اللهم اجعلنی أخشاک کأنّی أراکَ و أسعدنی بتقویکَ و لا تشقنی بمعصیتک». « و أسعدنی بتقویکَ »؛ با تقوای خودت مرا خوشوقت و خوشبخت کن. «ولا تشقنی » با معصیت خودت مرا بدبخت نکن. باید از خدا تقوای الهی را خواست.(80/12/7)
تحلیل و بررسی جریان پذیرش کاپیتولاسیون
تحميل كاپيتوﻻسيون بر ملّت مظلوم ما به وسيله شاه مخلوع سابق از بزرگترين جنايات آمريكا بود كه با مخالفت روحـانيون و ملّت متدين مواجه گشت و از آن پس چه ستم ها و چه جنايات كه بر ملّت ما وارد نشد. (صحيفه نور، جلد 12 ، ص 133 ، پيام به كنفرانس رسيدگى به جنايات آمريكا، تاريخ سخنرانى 11 / 3 / 59 )
در اين چند روز اين تصويب نامه را بردند به مجلس شورا و در آنجا صحبت هائى كردند، مخالفت هائى شد، بعضى از وكــﻼ هم مخالفت هائى كردند، صحبت هايى كردند لكن مطلب را گذراندند، با كمال وقاحت گذراندند، دولت با كمــال وقاحـت از اين امر ننگين طرفدارى كرد ملّت ايران را از سگ هاى آمريكا پست تر كردند، اگر چنانچه كسى سگ آمريكائى را زير بگيرد باز خواست از او مى كنند، اگر شاه ايران يك سگ آمريكائى را زيـر بگيرد بــاز خواسـت مــى كننـد و اگـر چنانچـه يــك آشــپز آمريكائى شاه ايران را زير بگيرد، مرجع ايران را زير بگيرد، بزرگتر مقام را زير بگيرد هيچ كس حــق تعـرض نـدارد، چــرا؟ بـراى اين كه مى خواستند وام بگيرند از آمريكا، آمريكا گفت اين كار بايد بشود ﻻبد اين جور است بعد از سـه چهـار روز وام 200 ميليونى ،200 ميليون دﻻرى تقاضا كردند، دولت تصويب كرد كه در ظــرف 5 سـال مبلــغ مزبـور بـه دولـت ايـران بدهنــد و در عرض 10 سال 300 ميليون بگيرند.(صحيفه نور، جلد 1 ،ص 210، به مناسبت تصويب كاپيتوﻻسيون ، تاريخ سخنرانی 4/ 8 / 43 )
آيا ملّت ايران مى داند در اين روزها در مجلس چه گذشت ؟ مى داند بدون اطﻼع ملّت و به طور قاچـاق چـه جنــايتى واقـع شد؟ مى داند مجلس به پيشنهاد دولت سند بردگى ملّت ايران را امضاء كرد؟ اقرار به مستعمره بــودن ايـران نمــود؟ سـند وحشى بودن ملّت مسلمان را به آمريكا داد، قلم سياه كشيد بر جميع مفاخر اسـﻼمى و ملــى مـا، قلــم ســرخ كشــيد بــر تمام ﻻف و گزاف هاى چندين ساله سران قوم ، ايران را از عقب افتاده ترين ممالك دنيـا پســت تـر كـرد؟ اهانــت بـه ارتــش محترم ايران و صاحب منصبان و درجه داران نمود؟ حيثيت دادگاه هاى ايران را پايمال كرد؟ به ننگين ترين تصويب نامه دولت سابق با پيشنهاد دولت حاضر بدون اطﻼع ملّت با چند ساعت صحبت هاى سرى ، راى مثبت داد؟ ملّـت ايــران را در تحـت اسارت آمريكائى ها قرار داد؟ اكنون مستشاران نظامى و غير نظامى آمريكا با جميع خانواده و مستخدمين آنها آزادنــد هـر جنايتى بكنند، هر خيانتى بكنند، پليس ايران حق بازداشت آنها را ندارد دادگاه هاى ايران حق رسيدگى ندارند، چرا؟ بـراى آنكه آمريكا مملكت دﻻر است و دولت ايران محتاج به دﻻر .(صحيفه نور، جلد 1 ، صفحه 109، پيام به مناسبت تصويب كاپيتوﻻسيون ، تاريخ سخنرانى 4 / 8 / 43 )
دعا اعتراف عملی به بندگی
دعا، راه يافتن به رحمت و اقتدار ناپیدا کرانه الهي، و رازگویی و نیاز خواهی در محضر رب العالمین است دعا والاترین حالت مذهبی در انسان و حقیقت آن اوجگيري روح انسان است به سوی خداوند و مهمترين و مؤثرترين وسيله ارتباط بين خداوند و بندهاش ميباشد، امام صادق (ع) میفرماید: «دعا مخزن و گنجینه اجابت است آنگونه که ابر مخزن باران است» و از منظری دعا اگر نه صرفاً «قال» كه «حال» و «استعداد» باشد عین اجابت است آنگونه که مولانا می گوید:
گـفـت آن الـلــه تــو لـبیــک مــاسـت و آن نــیاز و درد و سـوزت پـیک ماســت
حــیلـه ها و چــاره جــویـی های تــو جــذب ما بــود و گشــاد ایـن پــای تــو
تــرس و عــشق تـو کـمنـد لطف ماست زیـر هــر یــارب تــو لــبیـک هــاســت
مثنوی معنوی، دفتر سوم، ابيات: 195-197
مرسوم است كه داعي پس از اتمام دعا، دستها را بر صورتش ميكشد چرا كه اين دست در هر حال خالي نمانده و عنايتي به آن شده است. حضرت علي(علیه السلا م) ميفرمايد: «من اعطي الدّعا لم يُحرم الاجابة»، (به هر كس دعا داده شود اقیانوس میپیوندد با درياي رحمت و كرامت متصل می شود، دعا غذای روح وعطیه ای الهی است که خداوند نصیب بندگانش فرموده است، علي (ع) ميفرمايد: «الدّعاءُ مفتاح الرحمة و مصباح الظلمة»، (دعا گشاينده درهاي رحمت الهي و زدايندة ظلمات قلبي و روحي است)، (بحارالانوار، ج 93، ص300) دعا مرکب بنده سالک در «صراط مستقیم» و مقصد «الیه راجعون»، (بقره، 156) میباشد.
هم دعا از من روان کردی چو آب هم ثباتش بخش ودارش مستجاب
هـم تـو بـودی اول آرنـده دعـا هـم تـو باش آخر اجابت را رجا
مثنوي معنوي، دفتر پنجم، ابيات: 4162-۴۱۶۳
این طلب در مـا هـم از ایجـاد توسـت رستـن از بیداد یارب داد توست
بی طلـب تـــو ایـــن طلبمـان دادهاي بـیشمـار و حـد عطاهـا دادهای
مثنوي معنوي، دفتر اول، ابيات: 1337-1338دعا، بيشتر و پيشتر از آنكه «ابزار زندگي» باشد، «ابراز بندگي» است و نه فقط خواستن، بلكه شناختن، دانستن، تعالي يافتن و «شدن» ميباشد. دعا مغز و عصاره عبادت است آنگونه که در احادیث آمده: «الدعا مخّ العباده»، (امام سجاد عليهالسلام) در دعای 47 صحیفه که دعای عرفه امام سجاد (ع) میباشد عرض می کند:«فسمّیت دعائک عباده». قرآن ميفرمايد: «ادعوني استجب لكم انّ الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين»، (و پروردگارتان گويد: مرا به دعا بخوانيدتا برايتان اجابت كنم، بيگمان كساني از عبادت من استكبار ميورزند، زودا كه به خواري و زاري وارد دوزخ شوند)، (غافر، 60) ملاحظه ميشود كه در آيه فوق دعا و عبادت در كنار هم مطرح شدهاند و بعد از توصيه به دعا، عواقب استكبار از عبادت را مطرح ميفرمايد كه اين استكبار از عبادت با بياعتنايي نسبت به دعا نمود پيدا ميكند، همانگونه كه دعا نشانه توجه بنده به خداوند است، پيدا كردن توفيق دعا نيز نشانة عنايت و توجّه خداوند به بندهاش ميباشد كه ميفرمايد: «قل ما يعئوا بكم ربي لولا دعاؤكم»، (بگو اگر دعايتان نباشد، پروردگار من به شما اعتنايي ندارد)، (فرقان،77)
جان جاهل زين دعا جز دور نيست زآنكه يارب گفتنش دستور نيست
بر دهان و بر دلش قفل است و بنـد تـا ننـالد با خــدا وقـت گزنـد
مثنوي معنوي، دفتر سوم، ابيات: 198-199
دعا و نيايش اگر توأم با معرفت و بصيرت باشد به رشد و تعالي منتج ميشود، آيه شريفه ميفرمايد: «فليستجيبوا لي و ليؤمنوا بي لعلهم يرشدون»، در واقع بندة داعي با دعا و نيايش زمينه رشد را براي خود فراهم ميآورد و بنده با دعا بايد اميدوار به دستيابي به رشد باشد كه فرموده: «لعلهم يرشدون»
یا باقر العلوم ( علیه السلام)
مناظره امام محمد باقر (علیه السلام) با عالم نصرانی
مناظره امام باقر (علیه السلام) با عالم نصرانی:
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: با پدرم از خانه بیرون آمد چون به میدان رسیدیم جماعت کثیری را دیدیم که نشسته اند پدرم پرسید که : اینان کیستند؟ حاجب هشام گفت: قسّیسان و رهبانان نصاری اند، در این کوه عالِمی دارند که داناترین علمای ایشان است و هر سال یک مرتبه به نزد او می آیند و مسائل خود را از او سئوال می کنند و امروز برای آن جمع شده اند. پس پدرم به نزد ایشان رفت و من نیز با او رفتم. پدرم سر خود را به جامه پیچید که او را نشناسند و با گروه نصاری به آن کوه بالا رفت و چون نصاری نشستند پدرم نیز در میان آنان نشست و آن ترسایان مسندها برای عالم خود انداختند و او را بیرون آوردند و بر روی مسند نشاندند و او عمر بسیار داشت و بعضی از اصحاب عیسی را دیده بود و از پیری ابروهای او بر دیده اش افتاده بود. ابروهای خود را با حریر زردی به سر بست و دیده های خود را مانند دیده های افعی به حرکت درآورد و به سوی حاضران نظر کرد.
چون خبر به هشام رسید که حضرت به دیر نصاری رفته است کسی از مخصوصان خود را فرستاد تا از آنچه میان ایشان و حضرت می گذرد به او خبر دهد.
چون نظرآن عالم بر پدرم افتاد گفت: تو از مایی یا از امت مرحومه؟
حضرت فرمود: از امت مرحومه ام.
پرسید: از علمای ایشان یا از جهّال ایشان؟
حضرت فرمود: از جهّال ایشان نیستم؛
پس آن عالم بسیار مضطرب شد و گفت: من از تو سؤال کنم یا تو از من سؤال می کنی؟
پدرم فرمود: تو سؤال کن.
نصرانی گفت:ای گروه نصاری مردی از امت محمد به من می گویید که از من سؤال کن سزاوار است که مسأله ای چند از او بپرسم. پس گفت: ای بنده خدا خبر ده مرا از ساعتی که نه از شب است و نه از روز؟
پدرم فرمود: مابین طلوع صبح است تا طلوع آفتاب.
گفت: پس از کدام ساعات است؟
پدرم فرمود که از ساعات بهشت است و در این ساعت بیماران ما به هوش می آیند و دردها ساکن می شود و کسی را که شب خواب نبرد در این ساعت به خواب می رود و حق تعالی را رغبت رغبت کنندگان به سوی آخرت گردانیده و از برای عمل کنندگان برای آخرت دلیل واضحی ساخته و برای انکار انکار کنندگان و متکبران که عمل برای آخرت نمی کنند حجتی گردانیده است.
نصرانی گفت: راست گفتی. مرا خبر ده از آنچه دعوا می کنید که اهل بهشت می خورند و می آشامند و از ایشان بول و غائط جدا نمی شود آیا در دنیا نظیر آن هست؟
حضرت فرمود: بله جنین در شکم مادر می خورد از آنچه مادر او میخورد و از او چیزی جدا نمی شود.
نصرانی گفت: تو نگفتی که من از علمای ایشان نیستم؟
حضرت فرمود که من گفتم از جهّال ایشان نیستم.
نصرانی گفت: مرا خبر ده از آنچه دعوا می کنید که میوه های بهشت برطرف نمی شود هر چند از آن تناول کنید باز به حال خود هست، آیا در دنیا نظیری دارد؟
حضرت فرمود: بله نظیر آن در دنیا چراغ است که اگر صد هزار از آن روشن کنند کم نمی شود و همیشه هست.
نصرانی گفت: از تو مسأله ای سؤال میکنم که نمی توانی جواب آن را بدهی.
حضرت فرمود سؤال کن.
نصرانی گفت مرا خبر ده از مردی که با زن خود نزدیکی کرد و آن زن به دو پسر حامله شد و هر دو در یک ساعت متولد شدند و در یک ساعت مردند و در وقت مردن یکی پنجاه سال از عمر او گذشته بود و دیگری صد و پنجاه سال زندگانی کرده بود؟
حضرت فرمود: آن دو فرزند عُزیر و عزر بودند که مادر ایشان به ایشان در یک ساعت حامله شد و در یک ساعت متولد شدند و سی سال با یکدیگر زندگانی کردند پس حق تعالی عزیر را میراند و بعد از صد سال او را زنده کرد و بیست سال دیگر با برادر خود زندگانی کرد و هر دو در یک ساعت فوت کردند.
نصرانی برخاست و گفت: از من داناتری را آورده اید که مرا رسوا کند؟! به خدا سوگند تا این مرد در شام است دیگر من با شما سخن نخواهم گفت هرچه خواهید از او سؤال کنید.
چون این خبر به هشام رسید و به اوگفتند خبر مباحثه حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) با نصرانی در شام منتشر شده و بر اهل شام علم و کمال او ظاهر گردیده است او امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) را روانه مدینه کرد. (با تفاصیلی که در کتب تاریخی آمده است)
معرفت نصب کعبه و دحو الارض
و إن تَعُدُّوا نِعمَتَ اللهِ لا تُحصُو ها
( ابراهیم /14)
از جمله نعمتهای بزرگ الهی ، آن است که کعبه را خانه خویشتن قرار داده و به مردم اذن داده است
که قصد زیارت آن کنند و از آنها کعبه را زیارت خود پذیرفته است
و زیارت را مورد پاداش و قبول و رضای خود شمرده است
و به جانم سوگند که این منتهای لطف و ارفاق و کرم است.
برای این نعمت صورت و حقیقتی است:
اما صورت آن ؛ خدای تبارک و تعالی در این روز زمین را برای سکنای بنی آدم و معیشت آن بنا فرمود
و زمین هر چه از نعمات در آن است حتی بدنهای ما و ارزاق ما تماماً از چیزهایی است
که در این روز از رحمت حق انتشار یافته است…
و حقیقت آن اگر بشناسی بر حیرت می افزاید؛ و آنکه آنچه را اهل حق و کشف آن را فهمیده
و به آن اخبار اهل بیتِ وحی (علیهم السلام) اشاره نموده است
آن است که خدای تبارک و تعالی آدم را آفرید و آن را در «عالم مثال» قرار داد
و آن بهشتی است که آدم از آن به زمین نزول نمود،سپس او را به زمین فرود آورد
تا از این سفر تمام آنچه را که در عالم برزخ از نعمت های مثالی مهیا ساخته است استفاده نماید.
پس عارفِ مراقب برای روز «دحو الارض» به ازای تمام این نعمت ها شکری بر خویشتن واجب می بیند
و در این حال از حقیقت قلب خود معتقد می شود به این که قادر بر ادای حق چیز حقیری از اجزای کوچک آن نیست
هرچند برای این شکرانه از تمام عابدین و شاکرین کمک بطلبد و همگی أَبَدُ الأَبَدین مشغول به شکر شوند.
(میرزا جوادآقا ملکی تبریزی،المراقبات)
گرامیداشت هفته نیروی انتظامی
پیام ولی امر مسلمین:
تأمین امنیت،حفظ اقتدار
و برخورد مهربانانه؛
ضرورتهای مورد توجه نیروی انتظامی است.
اللهم صل علی محمّد و آله محمّد و عجل فرجهم و فرجنا بهم
خوشا تنهایی هایی شب های سنگر
تفکر بسیجی که ایدئولوژی کارآمد دفاع مقدس بود،
در مدرسهی عشق امام راحل( رحمت الله علیه ) عینیت یافت
و تربیتیافتگان این مدرسه، زیباترین حماسههارا در تاریخ رقم زدند
و امروز قداست و طهارت بسیج مرهون ایثار و شهادتطلبیهای
بسیجیان دوران دفاع مقدس است.
گلهای باغ رسالت
« خداوندا »
تو خود میدانی که استکبار و امریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند.
جلوه مجاهدت شهیدان
( مقام معظم رهبری)
امروز با پیشرفت و درخشش کشور و تأثیر عمیق آن در بیداری عالم اسلام،
بار دیگر ارزش مجاهدت فداکارانه شهیدان عزیز ما آشکار گشت.
خدای حکیم و قدیر را سپاسگزاریم که خون شهیدان ما ضایع نگشت
و این فداکاریها جان تازهئی به امت اسلام بخشید.
محمد (صلی الله علیه و آله) نبی رحمت
نور اسلام و محمد خاموش شدنی نیست چرا که این نور آتشی است که خدا افروخته است
حتی اگر حسودان و دشمنان نپسندند. اسلام و محمد حق هستند
و هر حقی خواهان خود را دارد،
از همین رو ما امروز با یک سرعت شگرف شاهد روی آوری مردم دنیا و مردم اروپا
به سمت آشنایی با تعلیم اسلام و محمد هستیم؛
و خیلی دور از انتظار نیست اگر قرن اخیر را قرن اسلام بدانیم؛
و گمان میکنم که این قرآن سوزیها و کاریکاتورها و همه دشمنیهای علنی،
دست و پا زدنهای یک محتضر است.
بانوی آیینه ها
بعضی از ما آدم ها مفتخریم به بعضی نام ها و افتخار می کنیم به تلاقی خود با برخی زمان ها و مکان ها،
این هنر ما آدم ها نیست، هنر زمان ها و مکان ها هم نیست، تنها بارش الطاف حضرت باری تعالی است.
اما پاری وقت ها،
زمانی و مکانی می بالد به این که نام انسانی بر رویش باشد یا نوری پاک را در خود به یادگار داشته باشد.
این روزهای خوب، از آن روزهاست و شهر زیبای قم، از آن مکان هاست،
چقدر دوست دارم این تلاقی نورها و لحظات و مکان ها را…
بانوی آب ها و آیینه ها، بانوی پاکی ها و معصومیت های بی انتها،
گاهی ما آدم ها قدر لحظات ناب را نمی دانیم و آن ها به آرامی پَر می کشند و می روند،
و خاطره ای می ماند برای ما، و حسرتی…
این روزها، اینجا، من،
عجیب دلم تنگ است برای کمیل های ایوان آیینه تان بانو،
السلام علیک یا فاطمه المعصومه
میلادتان مبارک باد
(نوشته شده توسط: فاطمه بیات)
شعار سال تحصیلی طلاب
مدیر حوزههای علمیه کشور در آستانه آغاز سال تحصیلی
حوزههای علمیه شعار تحصیلی امسال را اعلام کردند
تعالی معنوی
تکامل اخلاقی
ارتقای علمی
« مقام معظم رهبری »
تحول در حوزه های علمیه و زنده کردن ظرفیت های درونی
و ارتقاء سطح اخلاق فکر ومعرفت دینی
از وظایف شورای عالی حوزه های علمیه می باشد
مبنای اصلی در حوزه ها تربیت فقیه می باشد
و در کنار آن به آموزش علوم عقلی فلسفه و کلام
اهتمام شود
به نام خالق لوح و قلم
قال رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم) :
« اطلبوا العلم من المحد الی اللحد»
به مناسبت شهادت امام صادق (علیه السلام)
مرحوم قطب الدّين راوندى روايت كرده است:
روزى از امام جعفر صادق عليه السلام سؤ ال كردند: روزگار خود را چگونه سپرى مى فرمائى ؟
حضرد در جواب فرمود: عمر خويش را بر چهار پايه و ركن اساسى سپرى مى نمايم.
مى دانم آنچه كه روزى براى من مقدّر شده است ، به من خواهد رسيد و نصيب ديگرى نمى گردد.
مى دانم داراى وظائف و مسئوليّت هائى هستم ، كه غير از خودم كسى توان انجام آن ها را ندارد.
مى دانم مرا مرگ در مى يابد و ناگهان بدون خبر قبلى مرا مى ربايد؛ پس بايد هر لحظه آماده مرگ باشم.
و مى دانم خداى متعال بر تمام امور و حالات من آگاه و شاهد است و بايد مواظب اعمال و حركات خود باشم.
مستدرك الوسائل : ج 12، ص 172، ح 15.
اشك ملائك
زین ماتمی كه چشم ملایك ز خون، ترست گویا عزای صادق آل پیمبرست
یا رب چه روی داده، كزین سوگ جانگداز خلقی پریش خاطر و، دلها پر آذرست
مُلك و مَلك به ناله و افغان و اشك و آه چون داغدار، حضرت موسی بن جعفرست
خون می رود ز فرط غم از چشم شیعیان زیرا كه قلب عالم امكان مكدرست
منصور، شاد گشت ز قتل خدیو دین اما به خُلد، غمزده زهرای اطهرست
او گرچه كشت خسرو دین را ولی به دهر نامش به ننگ تا به ابد ثبت دفترست
تن در نداد بر ستم و، این كلام نغز بر پیروان حق و عدالت مقررست:
آزاد مرد، تن به زبونی نمی دهد مرگ از حیات در نظر مرد خوشترست
تنها نه اشكبار چشم صفا زین عزا بود دلهای شیعیان همه از غم مكدرست
شهید باهنر
دکتر ناصر باهنر فرزند شهید باهنر:
در مورد زندگی فرهنگی پدرم، موردی که قابل ذکر است و خودم هم تا حدودی در جریان آن بودم، مسئله تألیف کتب دینی برای مقاطع، ابتدایی تا انتهای دورهی تربیت معلم و حتی کتب مربوط به دانشگاههاست. که آن کار عظیم، یکی از مهمترین عوامل بیدارکننده نسل جوان و آمادهسازیشان برای حضور در صحنههای پرشکوه انقلاب اسلامی بود. پدرم به همراه شهید مظلوم بهشتی و بعضی دیگر از همکارانشان وارد آموزش و پرورش شدند. به این نیت که یک کار زیربنایی انجام دهند و یک تحول اساسی در فرهنگ جامعه ایران به وجود بیاورند. رژیم سابق در ابتدا متوجه این نیت نبود و لذا به ایشان و همکارانشان اجازه داد که برای کلیه مقاطع تحصیلی کتابهایی را تألیف کنند که به قول پدرم، آن کار به مدت ۱۳ سال طول کشید.
تألیف کتب درسی
من خاطرم هست که ایشان مرتب در حال گفتگو، بحث، مطالعه و تحقیق بودند ، جلسات مختلفی داشتند، من گهگاهی همراهشان به اداره تحقیقات میرفتم و میدیدم که ایشان برای اینکه کتب موردنظر در بهترین کیفیت باشند چه مباحث طولانی با صاحبنظران فن داشتند. اگر کسی یک مرور کلی به فهرست کتب منتشره در آن زمان داشته باشد یا خودش در آن روزگار کتابها را مطالعه کرده باشد به خوبی به ارزش کار آن شهید پی خواهد برد. به جرات میتوان گفت آن کتابها نقش تعیین کنندهای در آشنایی نسل جوان با معارف اسلام ناب محمدی(ص) داشتهاند چرا که قبل از آن کتب دینی به گونهای بود که نه تنها معارف اصیل اسلام را مطرح نمیکرد بلکه در صدد تحریف آنها هم بود. این فعالیت از حدود سالهای ۱۳۴۴ ، ۱۳۴۵ تا سال ۱۳۵۷ به طور مستمر ادامه داشت و تا سال ۱۳۶۰ هم آن کتابها در مدارس و دانشگاهها تدریس میشد.
خاطرم هست در سال ۵۷ ایشان یک روز مرا صدا زدند و گفتند: ناصر، بیا یک چیز جالب نشانت بدهم. وقتی من خدمتشان رفتم یک کتاب دینی در دستشان دیدم که بخش اعظم آن را با خط قرمز علامتگذاری کرده بودند. پدرم گفت: اگر خط کشی این کتاب حذف شود، اجازه انتشار کتاب را میدهد. تفسیر آیات و احادیث بود که خط کشیده بودند. آنها تازه متوجه شده بودند که حتی در گزینش آیات و احادیث هم نکاتی مدنظر پدرم بوده است. آیات بیشتر مربوط به جهاد، قتال، مبارزه با طاغوت، امر به معروف و نهی از منکر بود، البته به فضل خداوند و پیروزی انقلاب اسلامی آن نیست شوم و تهدید جدی را از بین برد.
گزیده ای از خاطرات شهید باهنر
از آثار ایشان:
شهید رجایی
هرچند من با شهيد رجايي برخوردهاي كمي داشتم ولي خيلي تكاندهنده و سازنده بود.
رجايي آدم خيلي بيادعايي بود و اهل قيافه گرفتن نبود. زماني كه رجايي نخستوزير بود، بازديدي از دانشكده افسري نيروي زميني ارتش داشتيم. شيوه حركت رئيس جمهور(بنيصدر) طوري بود كه همه بايد كنار ميرفتند و اداي احترام ميكردند. اما نخستورزير همراه مردم و پشت سر رئيس جمهور حركت ميكرد.
مردم از اين كه جلوي رئيس جمهور بيايند، نگراني و هراس داشتند اما به محض اين كه به رجايي ميرسيدند، لبخندي به وي ميزدند و ميگفتند، آقاي رجايي يك عكس با هم بيگريم، ميگفت: بگيريم، آدمها سختشان بود كه به رئيسجمهور يك كلمه بگويند، ولي راحت بودند كه به نخستوزير بگويند يك عكس با هم بگيريم.
سردار رضايي، دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام
شب بیست و سوم شب قدر است
فرمایشات آیت الله بهجت (قدس سره)
بسيارى از بزرگان شب هاى ماه رمضان را بيدار مى ماندند و نمى خوابيدند، هر چند نزد ما تقريبا واضح است كه شب بيست و سوّم ماه رمضان، شب قدر است. ولى اوّل ماه بايد قدرى دقّت شود كه اوّل ماه دقيقا تشخيص داده شود. مرحوم آقاى طباطبايى(علاّمه سيّد محمّد حسين طباطبايى ـ رحمه اللّه ) هم همين طور بود و شب هاى ماه رمضان بيدار بود و مى فرمود: يك وقت در روز اين قدر خوابيده بوديم، كار به اين جا رسيد كه وقتى بيدار شديم، با استعجال وضويى براى ظهر و عصر گرفتيم و ظهرَيْن ( نماز ظهر و عصر.) را با وضو در آخر وقتش اداءً خوانديم! در كربلا هم بوده اند كسانى كه شب هاى رمضان نمى خوابيدند، حتى از بعضى ها نقل مى كردند كه قعده(جلسه ى گفت و گو و شب نشينى.) مى گرفتند و صحبت مى كردند تا خوابشان نبرد.
فضیلت امیر المؤمنین (علیه السلام)
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنند سر انگشت و صفحه بشمارند
-قال رسول الله (ص) :«لو ان الرياض اقلاما،و البحر مدادا،و الجن حسابا،و الانس كتابا ما احصوا فضايل على بن ابى طالب» (1) پيامبر بزرگوار اسلام فرمودند:اگر تمام باغها قلم گردد،و همه درياها مركب باشد،و كليه جنها حسابگر و انسانها نويسنده باشند،تا فضايل و مناقب على بن ابيطالب عليه السلام را بشمارند،نمىتوانند)!!! محجة البيضاء ج 4 ص 206) على«صراط مستقيم»است اگر ميان دو نقطه با فاصله را در نظر بگيريد،كوتاهترين راه بين آن دو را«خط مستقيم»گويند.و اين يك قانون مسلم«رياضى»است كه در«هندسه»مورد بحث علما و دانشمندان رياضى است و ثمرات و آثار بسيارى بر آن مترتب مىباشد. در قرآن مجيد و احاديث اهل بيت عليهم السلام نيز در مورد«صراط مستقيم»كه معنى و مفهوم«خط مستقيم»را مىدهد،آيات و اخبار فراوانى آمده است،كه به«ولايت امير المؤمنين عليه السلام»تفسير گرديده،هر چند مصداق«منحصر به فرد»نبوده باشد. آرى على عليه السلام و«ولايت»او«خط مستقيم»است،و راه او كوتاهترين راهى است،كه انسان بدون انحراف و بدون ضلالت و گمراهى فاصله مبدء و معاد را مىپيمايد،و به رضاى الهى و بهشت جاويدان كه مقصد پرهيزكاران است نايل مىگردد،راهى كه دستگيره محكم دين (عروة الوثقى) و ريسمان خدا (حبل الله) در آن خلاصه مىگردد،و اين مضمون احاديثى است كه از خاطرتان مىگذرد: مرحوم«علامه امينى»از كتاب«مناقب خوارزمى»نقل مىكنند كه آورده است: «الصراط صراطان:صراط فى الدنيا،و صراط فى الاخرة،فاما صراط الدنيا فهو على بن ابى طالب،و اما صراط الاخرة فهو جسر جهنم من عرف صراط الدنيا جاز على صراط الاخرة صراط دو صراط است:يكى در دنيا و ديگرى در آخرت،صراط دنيا همان«على بن ابى طالب»است ولى صراط آخرت پلى است كه بر روى جهنم نصب گرديده،هر كس صراط دنيا را بشناسد از صراط آخرت به آسانى مىگذرد!!!( مناقب خوارزمى به نقل الغدير ج 2 ص 311 )اين حديث علاوه بر اينكه على عليه السلام و ولايت او را«صراط»معرفى مىكند، راه نجات در آخرت را نيز به آن مرتبط مىسازد،و كسى كه در دنيا معرفت ولايت على را پيدا نكند،بر جهنم سقوط مىنمايد….
فرصت ها را غنیمت بشماریم
شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستو شوی آینه دل. آن شب بهترین فرصت است تا خوبیها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین، و صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم. در شب قدر که شب زنده داری میکنیم، خداوند نام ما را در گروه نیکبختان ثبت میکند و آتش جهنم را بر ما حرام میسازد. ایا توفیقی بالاتر از این هست که آتش جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزدیک شویم؟ دعاهای شبهای رمضان مجموعه ای است بصیرتبخش که با تکرار تلاوت آنها به صورت هدفهایی برای ما در میاید. پس هنگام خواندن این ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش و کوشش به سوی این هدفهای مطرح شده در دعاها گام برداریم.
شب قدر در نگاه علامه طباطبایى
عظمت شب قدر
در سوره قدر مىخوانیم: «انا انزلناه فى لیله القدر وما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر.» خداوند متعال براى بیان عظمت شب قدر با این که ممکن بود بفرماید: «وما ادریک ما هى هى خیر من الف شهر» یعنى با این که مىتوانست در آیه دوم و سوم به جاى کلمه «لیله القدر» ضمیر بیاورد، خود کلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت کند. و با آیه « لیله القدر خیر من الف شهر» عظمت این شب را بیان کرد به این که این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه این که مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن دراین است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند. و احیاء یا عبادت آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است. از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ ( با این که در آن هزار ماه درهر دوازده ماهش یک شب قدر است) . حضرت فرمود: « عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت درهزار ماهى که در آن شب قدر نباشد.» فروع کافى، ج4، ص157، ح4 .
ماه مغفرت
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله):أنا مدینةُ العلم و علیٌ بابُها
ماه رمضان
ماه کشیده شدن خط گذشت و غفران الهی
بر خطاهای گناهکاران
در سایه «الغوث الغوث های عمق جانی» است . . .
ماه مهمانی خدا
رمضانا تو بهترین ماهی
چون که ماه ضیافت الهی
خوش عمل هر که بود در رمضان
ترک منکر نمود در رمضان
به مناسبت میلاد امام حسن (علیه السلام)
نام: حسن (ع) لقب: مجتبي كنيه: ابومحمد
نام پدر: علي بن ابيطالب (ع) نام مادر: فاطمه بنت محمد (ص)
تاريخ ولادت: 15 رمضان سال سوم هجري - مدينه مدت امامت: ده سال
تاريخ شهادت: 28 صفر سال 50 هجري - مدينه ( در سن48 سالگي )
قاتل: جعده « ملعون » ( همسر ايشان ) محل دفن: قبرستان بقيع - مدينه
او اولین فرزند علی عليه السلام و فاطمه سلام الله عليها بود و نور دیدگان محمدصلي الله عليه و آله …. او در خلقت وسیرت وشرافت شبیه ترین مردم به رسول خدا بود…. او برگزیده ی خدا بود بعد از امیر مومنان برای امامت، او معز المسلمین بود و تنهاترین سردار … خجسته میلاد باسعادت دومین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت ، سبط اکبر، کریم آل طه، امام حسن مجتبی عليه السلام بر عموم شیعیان جهان مبارک باد .
ویژگی های بارز امام حسن(علیه السلام)
” هیچ کس از جهت سیما و اخلاق و بزرگوای شبیه تر از او به رسول اکرم نبود امام حسن 25 بار با پای پیاده به حج مشرف شد. تقرب وی به خداوند و دلبستگی به خدا در وجود آن حضرت به گونه ای بود که دلها را می لرزاند هر گاه از مرگ و محشر یاد می کرد، به شدت می گریست ، هنگامیکه وضو می گرفت و به نماز می ایستاد ، بدنش به لرزه می افتاد و هر گاه قرآن می خواند به آیاتی میرسید که با خطاب ” یا ایها الذین آمنو” شروع شده بود، می فرمود: ” لبیک اللهم لبیک” خدایا گوش به فرمانم.
امام حسن ” سه نوبت اموال خود را در راه خدا تقسیم نمود. با تمامی شا’ن و منزلتی که داشت بسیار متواضع بود و کرم و بخشش وی شهره خاص و عام بود. شاید بتوان برجسته ترین صفات امام حسن را سخاوت آن بزرگوار دانست. در دیدگاه او هدف از ثروت پوشاندن انسانی برهنه ، رسیدگی به ستمدیده ، پرداخت وام به نیازمندان و یا سیر نمودن گرسنگان بود .
از او پرسیدند:” چرا تا کنون نیازمندی را رد نکردی؟ امام حسن فرمود:” من به خداوند محتاجم و به او محبت می ورزم. شرم دارم در حالیکه خود محتاجم ، نیازمندی را از خود برانم. خداوند نعمت خویش را بر من فرو می ریزد و من نیز عادت دارم که نعمت های او را به مردم ببخشم.”
در فضائل علمی امام حسن(ع) روایت شده که ایشان از دقت نظر و تفکری عمیق برخوردار بود. آن حضرت عمیق ترین مباحث فکری را با ظرافتی خاص و در عباراتی ساده و کوتاه بیان می نمود. امام حسن (ع) سعی وافری در نشر علوم و معارف اسلامی نمود. در کتاب ” تدریب الراوی” از “سیوطی” آمده است که: میان دانشمندان پیشین در باره نوشتن علوم، نظریات گوناگونی وجود داشت. بسیاری از آنها این امر را ناپسند و گروهی آن را روا می دانستند و در انجام آن می کوشیدند. از کسانی که نگارش علم را نوعی فضیلت و نیکو می پنداشتند امام علی(ع) وامام حسن(ع) بودند. بدون تردید چنانچه امر کتابت و نگارش نبود، هیچ گونه آثاری از علوم و معارف بر جای نمی ماند و این خود یکی از فضائلی است که به “علی” و فرزندش “حسن” اختصاص یافته است”
سخنان گهربار حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
إذا أضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالفَريضَةِ فَارفَضوها
هرگاه مستحبّات به واجبات زيان رساند [و مانع انجام دادن فرايض شود] ، آنها را ترك كنيد.تحف العقول، ص 236
إنَّ اللَّهَ جَعَلَ شَهرَ رَمضانَ مِضماراً لِخَلقِهِ فَيستَبِقونَ فيهِ بِطاعَتِهِ إلى مَرضاتِهِ
خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه اى براى آفريدگان خود قرار داده تا با طاعتش براى خشنودى او از يكديگر پيشى گيرند .بحارالأنوار ، ج 75، ص 110
اَلتَّقوى بابُ كُلِّ تَوبَةٍ ورَأسُ كُلِّ حِكمَةٍ وشَرَفُ كُلِّ عَمَل
تقوا ، باب هر توبه و سرآمد هر حكمت ، و [مايه] شرافت هر كاری است .بحارالأنوار، ج 75، ص 110 اَلإخاءُ
مَن عَبَدَ اللّهَ عَبَّدَ اللّهُ لَهُ كُلَّ شَىءٍ
هر كس خدا را بندگ ى كند، خداوند همه چيز را بنده او گرداند. تنبيه الخواهر و نزهة النواظر ، ج 2 ، ص 108
تَمامُ الصَّنِيَعةِ خَيرٌ مِن ابتِدائِها
تمام كردن احسان از آغاز كردن آن بهتر است . بحار الأنوار، ج 75، ص 111
روز جهانی شیر مادر
ستایش شیر مادر و 10 توصیه به مادران
شیر مادر با داشتن همه مواد غذایی اصلی و حتی ریزمغذیها، تركیبات دفاعی و بسیاری مواد دیگر از قبیل آنزیمها، هورمونهای مختلف و اسیدهای چرب غیراشباع، از سوی سازمان جهانی بهداشت، به عنوان كاملترین غذا برای شیرخواران معرفی شده است كه مصرف آن، كودكان را در مقابل بسیاری از بیماریهای عفونی، تنفسی و گوارشی ایمن میكند.
دفاع نوزاد در اوایل عمر در مقابل عوامل عفونی خارجی كه به ویژه در محیط بیمارستان به عنوان آلودهترین محیط دنیا فراوانند، بسیار ناچیز است. به همین علت نوزاد در مقابل میكروبها، ویروسها، انگلها و قارچهای پراكنده در این محیط هیچگونه قدرت دفاعی ندارد و به سرعت به بیماریهای گوناگون مبتلا میشود كه آمار مرگ نوزادان در بیمارستانها با این عوامل بسیار بالاست.
به همین دلیل نوزادان در روزهای اول تولد نیاز مبرم به تغذیه شیر از آغوش مادران دارند زیرا از این طریق میكروبهای غیر بیماریزای بدن مادر به سطح پوست و مخاط دستگاه گوارش و تنفس منتقل میشوند و بدن شیرخوار را در مقابل میكروبهای بیماریزای محیط مقاوم میكنند.
حتی اگر مادر خود به یك بیماری مبتلا باشد، مواد مقاومتزا در بدن مادر تولید پادتن میكنند و این پادتنها از طریق شیر به بدن شیرخوار منتقل میشود. بنابراین در آغوش گرفتن و تغذیه نوزاد با شیر مادر از ساعت اول عمر نقش عظیمی را در افزایش قدرت دفاعی و پیشگیری از بسیاری بیماریهای عفونی در بدن كودك ایفا میكند.
تغذیه نوزاد با شیر مادر، خطر ابتلا به چاقی را تا یك سوم در دوران كودكی كاهش میدهد و اثرات مفیدی در زندگی آتی و دوران بزرگسالی او به همراه خواهد داشت. اگر مادران كودكان را با شیر خود تغذیه كنند میزان چاقیهای بزرگسالی در نسلهای آینده بین 10 تا 15 درصد كاهش خواهد یافت.
از این مساله گذشته مادرانی كه شیر میدهند از لحاظ عاطفی رابطه عمیقی را با كودكان خود برقرار كرده و این امر موجب میشود كه كودكآزاری از سوی این مادران كمتر اتفاق افتاده و در ابعاد وسیعتر بنیان خانوادهها نیز مستحكمتر شود.
شیر دادن برای مادران نیز بسیار مفید است، زیرا بسیاری از سرطانها از جمله سرطان دستگاه تناسلی در مادران شیرده كمتر اتفاق میافتد، این مادران كمتر در معرض ابتلا به عفونتهای این دستگاه قرار دارند و از لحاظ ظاهری نیز از زیبایی اندام بیشتری برخوردارند زیرا تغذیه با شیر مادر از وزن مادر به صورت تدریجی میكاهد.
ده فرمان
- هنگام شیر دادن نوزاد را بغل كرده، سر او را بالاتر نگه دارید، توجه كنید كه سینه شما روی بینی نوزاد را نپوشاند و مانع تنفس نوزاد نشود.
- در اوایل تولد به نوزاد از هر دو پستان خود شیر دهید.
- شیرمادر تا شش ماهگی برای رفع نیازهای شیرخوار كافی است و در این دوره به جز آب در مواقع نیاز یا استفاده از قطرههایی كه پزشك توصیه میكند، هیچ چیز دیگر به كودك ندهید.
- از شیردهی در حالت خوابیده خودداری كنید و حتما نوزاد را در آغوش گرفته و به او شیر دهید.
- خوردن مایعات زیاد توسط مادر و مك زدن پستان مادر بوسیله نوزاد شیر را زیاد میكند.
- بیماریهای رایج مادران و مصرف دارو توسط مادر مانع از شیردادن به نوزاد نمیباشد، بجز چند مورد استثنایی كه بایستی توسط پزشك كودكان تجویز شود.
- استفاده از حوله گرم و مرطوب به مدت 10 تا 15دقیقه روی پستان و نوك آن و یا حمام كردن یا ماساژ دادن به جاری شدن شیر كمك میكند.
- تغذیه با شیر مادر در شب هم باید ادامه داشته باشد.
- تغذیه با شیر مادر باید مطابق میل و درخواست كودك صورت گیرد.
- هرگز نباید آغوز را دور ریخت، آغوز بهترین و مهمترین قسمت شیر مادر است.
مراسم عقد اخوت و پیمان برادری میان مسلمان، و ایجاد اخوت اسلامی بین پیامبر(ص) و امام علی (ع)
«تأخّوا فی الله اخوین اخوین»
دوتا دوتا باهم برادر
شوید
پیغمبر اکرم میان هر یک از مهاجرین و انصار عقد اخوت بست و طبق قاعده باید میان علی علیهالسلام که از مهاجرین است و یکی از انصار عقد اخوت برقرار بکند ولی با هیچیک از انصار عقد اخوت برقرار نکرد . نوشته اند که علی علیهالسلام آمد نزد پیغمبر و فرمود : یا رسول الله ! پس برادر من کو ؟ شما هر کسی را با یکی برادر کردید . برادر من کو ؟ فرمود : » انا اخوک « من برادر تو هستم . این یکی از بزرگترین افتخارات امیرالمؤمنین است که نشان میدهد امیرالمؤمنین در میان صحابه پیغمبر یک وضع استثنائی دارد ، او را نمی شود با دیگران همسر کرد ، هم تراز و قرارداد ، و الا خود پیغمبر علی القاعده باید مستثنی باشد و تازه اگر هم مستثنی نباشد ، پیغمبر هم از مهاجرین است و باید با یکی از انصار عقد اخوت ببندد ، و علی علیهالسلام هم با یکی از انصار . ولی نه ، میان خودش و علی علیهالسلام عقد اخوت بست . این بود که این سمت برادری و این شرف برادری برای همیشه برای علی علیهالسلام باقی ماند و خود حضرت از خودش به این سمت یاد میکند و دیگران هم میگویند : اخو رسول الله برادر پیغمبر . علی پسر عموی پیغمبر بود از نظر نسب ، ولی میگویند برادر پیغمبر . به اعتبار همین است .
شیخ فضل الله نوری
نحوه ی شهادت شیخ فضل الله نوری
جالب این جاست كه وقتی محاكمه صورت می گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه اعدام وی بودند. هنگامی كه می خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه ی خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. وقتی به در نظیمه رسید رو به آسمان كرد و گفت: “افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد” و حدود یك ساعت و نیم به غروب روز سیزده رجب 1327 قمری بود. وقتی به پایه ی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و مهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او پرونده سازی كنند. پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی چهارپایه رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد و فرمود:
“خدایا، تو خودت شاهد باش كه من آنچه را كه باید بگویم به این مردم گفتم” خدایا تو خودت شاهد باش كه من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد كردم، گفتند قوطی سیگارش بود.
خدایا تو خودت شاهد باش كه در این دم آخر باز هم به این مردم می گویم كه مؤسس این اساس لامذهبین هستند كه مردم را فریب داده اند” این اساس مخالف اسلام است. محاكمه ی من و شما مردم بماند پیش پیغمبر محمد بن عبدالله(ص)” آن گاه عمامه را از سر برداشته و فرمود:
“از سر من این عمامه را برداشتند، از سر همه بر خواهند داشت.”
در آستانه ی اعدام یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود: “دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند: فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد”
طناب دار به گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی جان وی برفراز دار باقی مانده بود. دسته موزیك شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می زدند و شادی می كردند. و چه بی احترامی هایی كه به جنازه ی شیخ نكردند.
رنگ و بوی روزه در بین شهدا
غنایم ماه شعبان المعظم
از حضرت امام رضا (علیه السلام) منقول است :
«هر که سه روز آخر ماه شعبان روزه بدارد و به ماه مبارک رمضان وصل کند حقتعالی ثواب روزه دو ماه متوالی برای او بنویسد » ( مفاتیح الجنان،ص348)
ابوالصّلت هروی روایت کرده است:
« در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا (علیه السلام) رفتم حضرت فرمودند:
ای ابوالصّلت اکثر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است؛
پس تدارک و تلافی کن در آنچه از این ماه مانده است تقصیر هائی را که در ایام گذشته این ماه کرده؛
و بر تو باد که رو آوری بر آنچه نافع است برای تو؛
و دعا و استغفار بسیار بکن و تلاوت قرآن مجید بسیار بکن ؛
و توبه بکن به سوی خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک در آید خالص گردانیده باشی خود را از برای خدا ؛
و مگذار در گردن خود امانت و حق کسی را مگر آنکه ادا کنی ؛
و مگذار در دل خود کینه کسی را مگر آنکه بیرون کنی؛
و مگذار گناهی را که می کرده مگر آنکه ترک کنی؛
و از خدا بترس و توکل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود ؛
و هر که بر خدا توکل کند خدا بس است او را و بسیار بخوان در بقیه ماه این دعا را:
اَلّلهُمَّ إن لَم تَکُن غَفَرتَ لَنا فِیما مَضی مِن شَعبانَ ، فَاغفِر لَنا فِیما بَقِیَ مِنهُ
به درستی که حقتعالی در این ماه آزاد می گرداند بنده های بسیار از آتش جهنم برای حرمت ماه مبارک رمضان .( مفاتیح الجنان،ص348)